نام کتاب : مناظره حیوانات با حکما نویسنده : احمدی(بهمئی)، یعقوب جلد : 1 صفحه : 67
جز داد و دهش مباد کارت
توفیق رفیق و بخت یارت
آنچه
رسول بهائم گفت، صادق القول است و شک نیست که انسان بر ایشان مسلطّند
و در ضرب و قتل ایشان سعی به افراط میرسانند؛ اما این
معنی نه بدعتی است که اکنون ظاهر و شایع شده یا
قانونی که در این عهد وضع کردهاند؛ بلکه سنّتی است از
بدایت خلقت آدم(علیه السلام) مقرّر شده و از دور حیات آدم(علیه
السلام) مؤکّد شده. هر آینه آن تسلّط و استیلایی است که به
سبب فضیلتی است که اصل و فرع آن به حجج عقلی و دلایل
نقلی مقرّر و مبرهن باشد. یکی از حجّتهای صریح،
نطق صحیح و بیان فصیح است که اظهار معرفت ذات باری
تعالی عزّ شأنه و نشرعلم بر کمال او که اعلا کلمه طیّبه بدان منوط و
مربوط است و قاعده شرایع و سنن انبیا و اساس امر و نهی و وعده و
وعید به واسطه آن مستحکم و ممهّد میگردد و ارباب تحقیق را
معلوم است که اخصّ اوصاف، نطق است و قوه ناطقه را بر حیوانی بدین
سبب ترجیح و تفضیل نهادهاند.
شتر
گفت: اگر مقصود از نطق، کلامی است که مستمع را فایده دهد و فهم آن
معنی که در باطن متکلم است، حاصل آید، جمله حیوانات را آن نطق
دادهاند. پس در این قضیه متساوی باشند و قصّه نطق
حیوانات در قرآن و اخبار وارد است و در احکام عقول و شرایع جایز
و ممکن.
حکیم
حجاز گفت: نطق حیوانات به زبان حال است و نطق انسان به زبان قال این
صریح است و آن مخفی.
شتر
گفت:غلط کردی حیوانات را نیز زبان قال دادهاند؛ اما چون تو را
مفهوم نمیشود، می پنداری که نطق ایشان به زبان حال است،
نشنیدهای که حق سبحانه و تعالی از قصه مور و هدهد خبر داد و
فرمود: )قَالَتْ نَمْلَةٌ([1] و )فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ