و الصلاةُ علِیٰ خِیرةِ الله المُنتجبِینَ محمدٍ
و آله الطّاهرِینَ
و اللّعنةُ علِیٰ أعدائِهم أجمعِینَ
عرفِی بودن مسئلۀ ضرر
ِیک وقت مِیخواهِید
ببِینِید در زمان گذشته آِیا عرف همپاِی لغت بوده است
ِیا با لغت فرق داشته است؟ در اِینصورت خوب است که بحث لغوِی
بکنِیم. ولِی ِیک وقت نه، اصلاً خود ضرر ِیک موضوع
اجتماعِی و عرفِی است و ممکن است در ِیک عرف به امرِی اصلاً
ضرر نگوِیند و در ِیک عرف دِیگر، ضرر بگوِیند. لذا خود ضرر
اصلاً ِیک مسئلۀ عرفِی است.
وقتِی
که ضرر ِیک مسئلۀ عرفِی شد، دِیگر بحث کردن از لغت در
اِینجا قلِیلالجدوِیٰ مِیشود؛ ِیعنِی خود
عرف ضرر را تشخِیص مِیدهد، لذا اصلاً باِید به مسئلۀ
عرفِی نگاه کنِیم. منبابمثال در ِیکجا ممکن است به ضِیق، ضرر
اطلاق شود؛ حالا اگر ِیک شخص مِیلِیاردرِی که
مِیلِیاردها ثروت دارد ِیک معاملۀ صد تومانِی بکند
و در اِین معاملۀ صد تومانِی، بِیستتا تک تومانِی
ضرر کند، آِیا براِی اِین شخص ضِیقِی پِیدا
مِیشود؟! کجا ضِیقِی پِیدا مِیشود؟! آِیا چِیزِی
از او کم مِیشود؟! آِیا مِیشود بگوِیِیم که اِین
معامله موجب نقص ِیا تنگِی در اموالش است؟! مسئله اِینطور