مستقل
بِیان کردهاند، منتها عقبة بن خالد آن را در ذِیل شفعه به اِین بِیان،
ذکر کرده است.[1]
نقد بعضِی بر اشکال اول مرحوم نائِینِی
اِین
مطلب را به جهاتِی رد کردهاند:
جهت اوّل: چه دلِیلِی دارِیم بر
اِینکه «لا ضرر و لا ضرار» بهعنوان ِیک قضاء مستقل از مشهورترِین أقضِیۀ
رسولالله بوده است؟! ما همچنِین دلِیلِی ندارِیم.
البتّه
اِین مطلب در اِین زمان متأخر، ِیعنِی در زمان شِیخ و
بعدش، شهرت پِیدا کرده است؛ امّا در زمان سابق، ِیعنِی زمان نقل راوِی،
مثل زمان امام صادق، ثابت نشده است که اِین «لا ضرر و لا ضرار» همچنِین
شهرتِی داشته است و أشهر از بقِیّه بوده است.
جهت دوّم: از کجا معلوم است که «لا ضرر و
لا ضرار» به
عنوان ِیک قضاء مستقل بوده است؟ شاِید شهرت «لا ضرر و
لا ضرار» در ضمن
مواردِی است که پِیغمبر به آن ضمِیمه کردهاند؛ مثلاً پِیغمبر
در قضِیۀ سَمُرة بن جندب، به قلع عذق سمره حکم کردند و اِین حکم
را به «لا ضرر و لا ضرار» مذِیّل کردند و فرمودند: «اِذهَبْ فَاقلَعْ
عَذقَه، فَإنّهُ لا ضَرر و لا ضِرار»، ِیا در قضِیۀ شفعه، حقّ أخذ به شفعه
را براِی شرِیک قرار دادهاند و آن را به «لا ضرر و
لا ضرار» مذِیّل
کردهاند، ِیا در حدِیث منع فضل ماء، نسبت به ممانعت از فضل ماء، حکم
تحرِیمِی بِیان کردهاند و آن را به «لا ضرر و
لا ضرار»
مذِیّل کردهاند.
چه
دلِیلِی دارِیم بر اِینکه «لا ضرر و لا ضرار»، به
عنوان ِیک قضاء مستقل در اِینجا آمده است؟ هِیچ دلِیلِی در
اِینجا ندارِیم.
جهت سوم:
اگر «لا ضرر و لا ضرار» در اِینجا مستقل بود، آن را [در کتب حدِیث] بهعنوان جوامع
کَلِم ِیا جوامع حِکَم مِیآوردند، نه به عنوان قضِیٰ رسول الله. چون همِیشه ظهور قضِیٰ
رسول الله در مواردِی است که
پِیغمبر فعلِی را در خارج انجام دادهاند، ِیعنِی حکمِی
را در خارج اجرا کردهاند؛ اما اگر پِیغمبر کلامِی را در ضمن خطبهاِی
مستقلاً بِیان بکند، نمِیگوِیند که قضِیٰ
[1]. رسالة فِی قاعدة
نفِی الضرر، خوانسارِی، ص 194؛ منِیة الطالب
(طبع قدِیم)، ج 2، ص 194.