مايلى اورشليم، خون تا دهنه اسبان
بايستد ... همه اين دره با آلات و وسايل جنگى، حيوانات و جسدهاى آدميان و با خون،
پر خواهد شد!»
اين مندرجات كتابهاى ليندسى و
همچنين مبانى عقايد پيروان بنيادگرايى انجيلى كه كليساهايشان در سرتاسر ايالات
متحده گسترده است و با در اختيار گرفتن صدها كانال راديويى، تلويزيونى و
ماهوارهاى، از فعالترين مبلغان شبهمذهبى در جهان امروز به شمار مىآيند (و
البته انجيلهايشان كه بسيار متفاوت با كتاب مقدس ساير مسيحيان است، در همين
خاورميانه از جمله كشور ما در ابعاد ميليونى توزيع شده و مىشود!) آنچنان
تكاندهنده و دهشتناك به نظر مىآيد كه گريس هالسل نويسنده كتاب «تدارك جنگ بزرگ» معتقد است، هيچ نشانى از
روح آگوستوس قديس در آن نمىيابد. او مىگويد كوچكترين اندوهى در اين نوشتهها و
همچنين چهره ليندسى ديده نيمشود، وقتى جملات كتاب ديگرش به نام «شهر خدا» را در كانال تلويزيونى
اوانجليستها مىخواند كه: «همه شهرهاى جهان در جنگ هستهاى آخرالزمان ويران خواهند شد، تصورش را
بكنيد ... مسيح زمين را ويران خواهد كرد و مردمانش را خواهد سوزاند. هنگامى كه جنگ
بزرگ آخرالزمان به چنان نقطه اوجى رسيد كه تقريباً تمام آدميان كشته شدند،
عظيمترين لحظه فرا مىرسد و مسيح با نجات دادن مؤمنان باقى مانده، نوع بشر را از
نابودى كامل نجات خواهد داد ...»
ليندسى ادامه مىدهد: «پس از نبرد آرمگدون، تنها 14400 يهودى
زنده خواهند ماند و همه آنها چه مرد، چه زن و چه كودك در برابر مسيح سجده خواهند
كرد و به عنوان مسيحيان نوآيين، همگى خود به تبليغ كلام مسيح خواهند پرداخت ...»
بنيادگرايان انجيلى يا همان
صهيونيستهاى اوانجليست اعتقاد دارند كه شرط بازگشت مسيح، برپايى مملكت بزرگ
اسرائيل و ساخت مجدد هيكل سليمان، بر خرابههاى مسجدالاقصى است. به همين دليل
مدّعى يارى يهود هستند، چون معتقدند ملت برگزيده خداوند، قوم يهود هستند و هر كه
آنان را يارى كند، خداوند او را دوست دارد و هر كه با آنها به جنگ برخيزد، مقابل
اراده خداوند مقاومت كرده است! يهوديان صهيونيست نيز بر اين باورند كه صاحبان وعده
الهى هستند و حاكميت ايشان تنها شامل سرزمينى نمىشود كه ميان دو رود نيل و فرات
را در بر مىگيرد بلكه خداوند تمام جهان را به ايشان بخشيده است و در اين زمينه به
متون تحريف شدهاى كه برخى رهبران مذهبىشان آنها را تحريف كردهاند، استناد
مىجويند.
در «تلمود» (يكى
از كتابهاى تحريف شده يهوديان) نيز پيرامون فرجام جهان مىخوانيم:
«در آن زمان حاكميت به يهود بازخواهد گشت و تمام ملل به خدمت آن مسيح
يهودى در خواهند آمد و مقابل او سر فرود خواهند آورد. در آن ايام، هر يهودى، دو
هزار و هشتصد بنده خواهد داشت كه به او خدمت مىكنند و سيصد و ده خانه خواهد داشت
كه بر آنها حاكم خواهد بود. امّا مسيح ظهور نخواهد كرد مگر پس از غلبه بر دولت
اشرار- يعنى خارج از دين بنىاسرائيل- ... بايد آتش جنگى برافروخته شود كه طىّ آن
يك سوم جهانيان از بين بروند. آنگاه يهود، هفت سال متوالى مشغول سوزاندن و از بين
بردن تجهيزات و دستاوردهاى اين جنگ خواهند بود ...»
در واقع اين گروه از يهوديان اعتقاد
دارند بايد با ملل ديگر بسيار جنگ كنند و به انتظار آن روز باشند كه مسيح حقيقى و
مسيح آنها، پيروزى موعود را برايشان محقق كند.
در كنار اين دو گروه فرقههاى ديگرى
هستند كه حدّ واسط يا واصل آنها مىشوند. مانند گروه كاباليستها (كه اين روزها به
اعتراف نشريه معتبر «ديلى ميل» و ديگر شواهد موجود حاكميت
بلامنازعى بر كمپانىهاى هاليوودى و ديگر رسانههاى جمعى بينالمللى دارند) كه
بعضاً خود را «تصوّف يهود» نيز خواندهاند، ولى براساس
مدارك و اسناد تاريخى منشأ آنها از گروه «شواليههاى معبد» در جنگهاى صليبى مىآيد؛ يعنى همان صليبيونى كه در معبد
سليمان ساكن شدند و با آموزههاى خاخامهاى يهودى كه خود تحت تأثير عقايد مشركانه
و جادوگرى مصر باستان قرار داشتند، باورهاى عجيب و غريب و دگرگونهاى يافتند، گويا
به اسناد و مدارك ناگفتهاى دست پيدا كردند كه از قبل آن ثروت هنگفتى اندوختند و
بالاخره عقايدشان توسط كليساى