تأكيد مىكند كه با گام نهادن در
هزاره جديد، زمان افشاى راز خانقاه صهيون هم فرا رسيده، چرا كه بدين وسيله مىتوان
زمينههاى ظهور مسيح بن داوود و وقوع آرماگدون را فراهم آورد (كه طبق پيش بينىهاى
اونجليستها و صهيونيستهاى مسيحى و يهودى، در همين اوايل هزاره سوم و خصوصاً طى
يك دهه نخستش اتفاق مىافتد)، بنابراين كتاب و فيلم «رمز داوينچى» هم به همين دليل و براى افشاى راز «جام مقدّس» توسط محافل سينمايى وابسته به خانقاه صهيون (يا فرقه كابالا)
ارائه شدند تا هواداران مسيح يهودى را آگاه سازند. برخى نيز بر اين باورند كه به
همين دليل تغيير هزاره و تلاش صهيونيستها براى فراهم آوردن شرايط «آرماگدون» و ظهور مسيح موعود بود كه در 11 سپتامبر 2001، حادثه برجهاى دوقلوى
تجارت جهانى در نيويورك به وقوع پيوست تا شاهد لشكر كشى سپاه و ارتش حاكمان
صهيونيست آمريكا (نئو محافظه كاران اونجليست) به خاورميانه و مكان اصلى رخداد «آرماگدون» باشيم.
از همين رو مىتوان فيلمهاى
آپوكاليپسى سينما را به دو دوره زمانى قبل و بعد از «رمز داوينچى» تقسيم كرد. دوران قبل از به ميدان آمدن اثر فوق، دوران
پنهان كارى و سر به مهر نگه داشتن «راز خانقاه صهيون» و «جام مقدّس» بود و امروز پس از نمايش «رمز داوينچى» ديگر شمشيرها از رو بسته شده است. ديگر دشمن به اصطلاح
كاملًا رو بازى مىكند.
حالا مىتوان دريافت:
كه چرا مثلًا شهر آزاديبخش فيلم «ماتريكس»، همنام «صهيون» و
همان خانقاه مخفى يهودىهاست و زايان (تلفظ انگليسى صهيون) ناميده مىشود؟
كه چرا اينچنين براى داستان نه
چندان تازهاى به نام «هرى پاتر» هزينههاى سرسام آور صرف مىشود؟ كه چرا از آن همه امپراتوران
خونخوار روم، فقط ماجراى «تيتوس» كه
يهوديان را قتل عام كرد به فيلم برگردانده مىشود؟
حالا مىتوان متوجه شد كه قضاياى
نمايش مناسك جنسى كه در اغلب فيلمهاى هاليوودى نمودى فريبنده دارد از كجا ناشى
مىشود و اصلًا آن كالتهاى عجيب و غريب عرفان جنسى از چه تفكر و مشربهاى تغذيه مىشوند
و يا برخى هوادارىهاى افراطى و فمينيستى از حقوق زنان از كجا آب مىخورد.
آرى، شمشيرها از رو بسته شدهاند،
حالا صهيونيستها هم مأموران فرهنگىشان را از پشت پرده بيرون انداختهاند. شايد
هم اينها مأموران سوختهاى بودهاند و از اين پس، برنامه و طرحهاى تازهاى در
دستور قرار گرفته است.