(84882-
84879) براستى انسان جز به مقدارى كه مىتواند ضرورت و نياز خود را برطرف سازد،
بسنده نمىكند، و همين مقدار براى شخص قانع، بس است و او را از بيشتر بىنياز
مىسازد، و در اين سخن دستور ضمنى به اكتفا كردن بر مقدار اندك از دنياست.
«چه گوارا
است مرگ و چه ناگوار است زبونى! به اندك بساز و به توانگران متوسل مشو! هر كه را
بىكوشش و تلاش ندهند، با تلاش و كوشش هم ندهند، و روزگار دو روز است: روزى با تو،
و روزى بر تو. امّا روزى كه با تو است آن روز ناسپاسى نكن، و روزى كه بر تو است
شكيبا باش.»
[شرح]
شرح (چهار
مطلب):
(84889- 84886)
1- مرگ سهلتر است از ننگ. المنيّة مبتدا است، و لا الدّنيّة قرينه براى خبر
مبتداست، گويا فرموده باشد: المنيّة أسهل من الدّنيه، يعنى [تحمّل] مرگ آسانتر از
ننگ است، و احتمال دارد كه تقدير چنين باشد: يحتمل المنية و لا يحتمل الدّنية،
(مرگ قابل تحمل است، امّا ننگ قابل تحمل نيست)، دنيّة يعنى پستى و ننگ نسبت به
كارى كه به خاطر به دست آوردن مال و منال دنيا مرتكب مىشوند، كه بسيارى از
بزرگواران مرگ را بر آن ترجيح مىدهند.
(84894-
84890) 2- قناعت به اندكى از زندگى و به آن بسنده كردن بهتر است از چاپلوسى و
نزديكى به اهل دنيا به خاطر به دست آوردن مال بيشتر.
(84902-
84895) 3- هر كه را نشسته ندهند، ايستاده هم ندهند، نشسته كنايه از طلب بدون