امام (ع) آنان را در
آغاز كتاب با اين عبارت توصيف كرد: «بدترين مردم در نزد خدا دو گروهند ...» [1]
و در فصل ديگرى در مذمّت آنان فرمود: «براى اختلاف مردم در نظرات دنيا، مطلب به
يكى از ايشان باز مىگردد ...» [2] بديهى است كه ايشان و نظاير ايشان بدترين مردم
روى زمينند از آن جهت كه اينان ريشه فتنه و فساد در دينند و تمام خطاهاى مردم به
آنها بر مىگردد، زيرا كه مردم از آنها نيرو و راهنمايى مىگيرند، و هر كس چنين
باشد آماده فتنهاى است كه شخص بردبار و عاقل سرگردان مىماند. بعضى به جاى حليم،
حكيم نقل كردهاند. و هنگامى كه شخصى چون امام (ع) از خداوند طلب بخشش از لغزش
غفلت مىكند پس بر ما پيروى از او واجب است ما نيز مىگوييم: بار خدايا ما را از
لغزش غفلت بازدار!
(3351)
351- نقل كردهاند كه كمتر اتّفاق مىافتاد كه امام (ع) روى منبر بنشيند، مگر اين
كه پيش از خطبه خواندن مىفرمود:
«اى مردم از
خدا بترسيد كه هيچ كس را بيهوده نيافريدهاند تا سرگرم بازيچه شود، خودسر رها نشده
تا كار ناروا كند، و دنيايى كه خود را براى او آراسته چنين نيست كه جايگزين آخرت
شود كه در نگرش بدان، بد جلوه داده است و هيچ مغرور و فريب خورده دنيا در بالاترين
حد كوشش خود نتوانسته از دنيا به پيروزى