دل بستن و آرامش در
آن، شقاوت و بدبختى در آخرت است.
(83693-
83689) 3- اكتفا كردن بر اندك خوراكى از زندگى دنيا، پاكيزهتر از دارايى است، از
آن رو كه مالدارى در دنيا باعث بدبختى در آخرت است. پس اكتفا كردن به مقدار ضرورت
پاكتر و سالمتر است تا گرفتاريهاى آن.
(83698-
83694) 4- براى آن كه در دنيا دارايى زياد جمع كند، تنگدستى مقرّر شده است- امّا
در دنيا چنين است، زيرا هر زيادتى در دنيا نياز به ديگرى را مىطلبد، از اين رو
است كه بيشترين نياز را در دنيا سلاطين دارند و بعد از آنها پايينتر از ايشان با
اختلاف درجه مالدارى در دنيا، و اما در آخرت، بيچاره است، چون كسى كه در دنيا
دارايى زيادى داشته به جاى صفات نيك و فضايل، سرگرم به مال و دارايى بوده است.
(83704-
83699) 5- و هر كه با زهد و كنارهگيرى از دنيا، بىنيازى از آن پيدا كند، از طرف
خداوند به آسايشش كمك شده است.
(83710-
83705) 6- براستى كسى را كه زينت دنيا به خود جلب كرده و در نتيجه دلباخته دنيا
شده، دنيا او را نسبت به عالم بعد يعنى احوال آخرت كور مادرزاد نموده است.
كلمه: كمه
(كور مادر زاد) را براى نابينايى عقلى و عدم بصيرت نسبت به عبرت گرفتن از دنيا
استعاره آورده است، زيرا اين حالت از كورى چشم بدتر است، همان طورى كه خداى متعال فرموده
است: أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ
يَعْقِلُونَ بِها أَوْ[1] (83744- 83711) 7- و هر كه دوستى دنيا را
پيشه كند، قلبش، پر از غم و اندوه و پريشانى گردد، به خاطر آن چيزهايى كه نتوانسته
به دست آورد، و يا از دستش رفته است.
كلمه رقص
(زير و رو شدن) را براى پشت سرهم آمدن غمها و پريشانيها و
[1]
سوره حج (22) آيه (46) يعنى: اگر چه چشم سر اين كافران كور نيست و ليكن چشم باطن و
ديده دلها كور است.