چرا گاهى كه رفتن از
آنجا سودمندتر از ماندن در آن جاست، و اندك خوراكى آن پاكيزهتر از دارايى آن است،
و براى هر كه دارايى زياد در دنيا جمع كند، تنگدستى مقرر شده، و هر كه بىنياز از
آن باشد، كمك به آسايش او شده است و چشمان كسى را كه زينت دنيا خيرهاش كرده كور
مادر زاد ساخته است و هر كس دوستى آن را پيشه كند، خاطرش را پريشان سازد، كه آن
پريشانيها اعماق قلبش را بيازارد، هدفى او را به حدى غمگين سازد كه راه خشم او را
گرفته، و او را در بيابانى اندازد در حالى كه رگهاى دلش قطع شده و بر خدا
نابودىاش و بر يارانش انداختن او آسان مىباشد. مؤمن با چشم عبرت به دنيا
مىنگرد، و به اندازه نيازمندى شكم، غذا به دست مىآورد، و با گوش خشم و دشمنى
مىشنود، اگر گفته شود كه فلانى بىنياز شد، گفته مىشود فقير شد!! و اگر به
هستىاش شاد باشند به نيستىاش غمگين شوند! اين است حال انسان در دنيا، در حالى كه
هنوز نيامده است آن روزى كه نااميد مىگردند».
[شرح]
(83684-
83676) در اين بخش از سخنان امام (ع) دو فايده است:
يكى آن كه
امام به وسيله چند چيز از دنيا بر حذر داشته است:
1- كالاى
دنيا گياهى خشك و وباآور، يعنى كشنده است، كلمه: «حطام» را براى كالاى دنيا- به
دليل زودگذر بودن و بىفايده بودنش- استعاره آورده است، همان طورى كه خداى متعال
فرموده است: إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ
السَّماءِ[1] و وباآور بودنش، مستلزم آن است كه اندوختن و توجه به گرد
آوردن آن، باعث هلاكت اخروى شود، و از اين رو امام دستور به دور شدن از آن يعنى از
چريدن و يا محل چراندن (دنيا) فرموده است.
(83688-
83685) 2- رفتن و كوچ كردن از آنجا مفيدتر از ماندن است، به دليل اين كه لازمه
[1]
سوره يونس (10) آيه (24) يعنى: براستى مثل زندگانى دنيا به آبى ماند كه از آسمان
فرو فرستاديم.