«ايمان
بندهاى درست نيست تا به آنچه در نزد پروردگار است، مطمئنتر باشد از آنچه در دست
خود دارد».
[شرح]
(82323-
82309) درستى ايمان و اعتقاد به چيزى همان يقين نسبت به آن چيز و كمال يقين است. و
از نشانههاى كمال يقين خوشبينى به خدا و توكّل بر اوست به حدّى كه بر آنچه نزد
خداست مطمئنتر باشد تا بر آنچه كه نزد اوست. از آن رو كه ايمان و اعتقاد او به
رسيدن روزى از جانب خدا و اطمينان به آن، بيشتر است از قطع و اطمينان او به آنچه
در دست خودش مىباشد چون اين در معرض تلف و ناپايدار است. و اين حالت مرتبه عالى
از مراتب توكّل است.
(3295)
295- امام (ع) انس بن مالك را وقتى كه به بصره آمد به نزد طلحه و زبير فرستاد تا
سخنى را كه از رسول خدا در باره آنها شنيده بود به ايشان خاطرنشان كند.
انس خوددارى
كرد و چون نزد آن بزرگوار بازگشت، عرض كرد: آن سخن پيامبر (ص) را فراموش كردهام.
حضرت فرمود: إِنْ كُنْتَ كَاذِباً- فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً
لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ (82374- 82364)
[ترجمه]
«اگر دروغ
بگويى، خداوند تو را به خاطر آن به سفيدى درخشانى مبتلا كند كه عمامه هم آن را
نپوشاند».
[شرح]
(82391-
82324) سيد رضى مىگويد: «مقصود از آن پيسى است كه بعدها اين بيمارى در انس پيدا
شد و او بدون روبند در بين جمعيّت ظاهر نمىشد».