آنچه را كه
سيّد نقل كرده است- همان طورى كه خود او نيز مىگويد- با گفتار عرب تناسب بيشترى
دارد جز اين كه نصّ الحقاق استعاره است، نه تشبيه، هر چند كه اساس استعاره نيز بر
تشبيه استوار است. عصبة، يعنى: فرزندان و خويشاوندان پدرى، از آن رو عصبه گفتهاند
كه آنان اطراف اويند و وابسته به او مىباشند. بعضى گفتهاند: ممكن است، مقصود از
نصّ ارتفاع باشد، گفته مىشود: نصّت الضّبة رأسها، وقتى كه سوسمار سر خود را بلند
كند. و از همان ريشه است: منصّة العروس [حجله عروس] براى اين كه عروس بالاى حجله
مىرود، و امكان دارد كه كلمه حقاق را استعاره براى پستانهاى كوچك آورده باشد، آن
گاه كه برجسته و بالا آمده گردد و به صورت يك حقّه در آيد، يعنى وقتى كه پستان
دختران در آن حدّ بالا آمد خويشان پدرى سزاوارترند تا مادر، چون وقت درك آنهاست و
نشانه شايستگىشان براى همسرى.