برابر نفوس، عقل را
به مردى كه در جنگ به خاك مىافتد تشبيه كرده است. و همچنين لفظ بروق (درخششها) را
استعاره براى آنچه از موارد طمع، آورده است كه در تصوّر انسان مىدرخشد. و بيشتر
اوقات علوم و خاطرههاى ذهنى را- به خاطر لطافت و درخشش و سرعت حركت- به برقها
تشبيه مىكنند. و اما اين كه كلمه تحت را به كار برده، براى آن است، كه از خصوصيت
به خاك افتادنها، پايين بودن است.
«قضاوت از
روى بدگمانى، نسبت به كسى كه مورد اعتماد است، از عدالت نيست».
[شرح]
(79191-
79185) يعنى در مورد كسى كه نزد تو مورد اعتماد و معروف به امانت است، حكم به
خيانت از روى گمان، بيرون از عدالت و در شمار صفت ناپسند ظلم و جور است.
(79201-
79195) از آنجا كه ستمكارى صفت بسيار ناپسندى است كه باعث آزردن ديگران مىشود و
بدترين شقاوت را در پى دارد، بنا بر اين بد توشهاى است، كلمه زاد استعاره آورده
شده است از نظر اين كه انسان اين صفت ناپسند را در جوهر ذات