صبر از آن جهت
استعاره آورده است كه صبر باعث دفع هلاكتى است كه پىآمد بىتابى از گرفتاريهاست.
(79090-
79086) 8- بىتابى، از ياوران روزگار است. روزگار وسيلهاى براى پيرى و مرگ است. و
بىتابى نيز وسيله و مقدمهاى براى پيرى و مرگ است پس ياور و كمك روزگار است.
(79095-
79091) 9- بالاترين ثروت ترك آرزو است. زيرا برترين بىنيازى، بىنيازى نفس به
وسيله كمالات نفسانى، يعنى حكمت و اخلاق پسنديده است، و اين خود باعث ترك آرزوهاى
مادى است، و اگر نه، بايد با آرزو جمع شود كه خود لازمه نادانى است، چون آرزو
داشتن، عبارت است از سرگرمى نفس به ناشايست، به جاى عملى كه شايسته اوست، و همچنين
زيادهروى در محبت به دنيا با صفات نكوهيده زيادى از قبيل: حرص، حسد، طمع و امثال
اينهاست، و لازمه آن اجتماع ضدين يعنى فضيلت و رذيلت است.
(79103-
79096) 10- بسا خردى كه زير فرمان هوا و اسير اوست. عقل يا توان غلبه بر نفس
امّاره و منصرف كردن خود را از خواست خويشتن دارد و يا چون كشتىگير در برابر آن
مىايستد كه در اين صورت گاهى عقل غالب است و گاهى نفس، و يا عقل مغلوب هواى نفس
است. نوع اوّل، عقلى است كه مطيع خداوند و به امر خدا نيرومند است، و نوع دوم نيز
از جهتى نظير اوست. امّا نوع سوم عقلى است كه خدا را نافرمانى كرده و فرمانبر نفس
است و همچون اسيرى در دست هواى نفس مىباشد و اين نوع، در عالم انسانها فراوان
است، چون لذتهاى محسوس بر خلاف لذّات عقلى، نقد و حاضر است، و براى همين است كه
امام (ع) از اين نوع عقل خبر داده است.
(79108-
79104) 11- از جمله اسباب توفيق اندوختن تجربه است، يعنى پايبندى و ادامه تجربه به
خاطر استفاده از آن، بديهى است كه اندوختن تجربه از توفيقات الهى