شيفته جمعآورى و
اندوختن ثروتند» اشاره فرموده و به دنبال آن، امام (ع) با دو ويژگى از آنان نكوهش
كرده است:
1- اين دو
گروه هرگز از پاسداران دين نيستند، يعنى: هيچ دلبستگى به دين و دينداران ندارند.
2- نزديكترين
چيزى كه به اينان شباهت دارد، چهارپاى علفخواره است به جهت ناآگاهيشان از دين و
نتيجه آن در آخرت. و اين سخن امام: كذلك، يعنى با فراهم شدن چنين شرايطى كه يا كسى
نيست كه شايستگى حمل دانش را داشته باشد، و يا كسانى هستند كه شايستگى ندارند،
زمان نابودى دانش با نابودى حاملان واقعى دانش فرا مىرسد، زيرا تشبيه (كذلك) اين
حالات را مىرساند. و مقصود امام (ع) از حامل دانش، خود او، و كسانىاند كه در آن
روزگار اميد مىرفت از شايستگان باشند.
(77689-
77665) آن گاه امام (ع) خواسته است تا به وسيله اين عبارت: اللّهم بلى (بار خدايا،
آرى) مطالب گذشته را جبران كند. زمين خالى نيست از كسى كه دين خدا را با حجّت و
دليل نگه دارد، يا آن شخص آشكار است و يا پنهان و بيمناك در بين مردم. و مقصود از
آشكار، آن كسى است كه از اولياى خدا و جانشينانشان در نقطهاى از زمين، شايد قادر
بر اظهار علم و عمل بدان، بوده باشند، و مقصود از خائف و بيمناك، كسى است كه چنان
توانايى را ندارد. شيعه معتقد است كه اين سخن تصريحى است از طرف آن بزرگوار، بر
لزوم امامت ميان مردم در تمام زمانها تا وقتى كه تكليفى وجود دارد، و امام با حجّت
و برهان الهى بر امور مردم رسيدگى مىكند و بر طبق حكمت الهى وجود او ضرورت دارد.
امام يا آشكار و شناخته شده است مانند آنانى كه با نيكوكارى درگذشتند و به ملأ
اعلى پيوستند- از يازده فرزندان امام على (ع)- و يا بيمناك و پنهان از انظار است،
چون دشمنان زيادى دارد، و دوستان مخلصش اندكاند، همچون حجّت منتظر (ع) تا اين كه
پس