1- او مورد
اطمينان نيست، يعنى آمادگى دارد كه دانش را به نااهلش منتقل كند و آن را در جاى نامناسب
به كار برد، و ضمير در عليه به علم برمىگردد.
2- او ابزار
دين، يعنى دانش را براى دنيا به كار مىبندد، مانند كسى كه علم را وسيله كسب قرار
مىدهد، و با نعمتهاى الهى، يعنى علم و دانش بر بندگان خدا برترى مىجويد، مانند
آن كه به آنها فخر فروشى و بر آنها سيطره جويى مىكند، و با حجتهاى خدا، و آنچه كه
مىداند، در برابر اولياى خدا مىايستد و حق را با باطل آميخته مىسازد.
امّا دسته
دوم از كسانى كه شايستگى فراگرفتن دانش را ندارند، اشخاصىاند كه پيرو ديگرانند و
به اين گروه اشاره فرموده است در عبارت: و منقادا ... شبهة، و منقادا عطف بر لقنا
است، و مقصود امام (ع) از انقياد به حق، باور داشتن و تسليم شدن به نحو اجمال است.
و با دو دليل بر ناشايستگى اينان اشاره نموده است:
1- نداشتن
آگاهى نسبت به همه جوانب و جزئيات دانش.
2- آتش شكّ و
ترديد، در دلش با اوّلين شبههاى كه روبرو مىشود، شعله مىكشد، و اين، به دليل
ناآگاهى، و ثابت نشدن ايمان در باطن او، با دليل و برهان روشن است.
(77636-
77631) عبارت: لا ذا و لا ذاك يعنى از حاملان دانش، نه اين دسته شايستگى دارند و
نه آن دسته.
(77664-
77637) امّا دسته سوّم، افرادى هستند كه با عبارت: أو منهوما ... للشّهوة يعنى:
غرق در شهوت و ...) اشاره فرموده است.
دسته چهارم،
آن گروهى است كه با جمله: «او مغرما بالجمع و الادّخار يا