مطابق علم و آگاهى به
راههاى كسب و مصرف مال وابسته است.
7- از دلايل
برترى علم بر ثروت آن است كه اندوخته كنندگان ثروت در آخرت در هلاكتند و در دنيا
نيز مغلوب و محكومند، گر چه بر زنده بودن آنان گواهى دهند. چنان كه خداوند متعال
مىفرمايد:
وَ
الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ[1]. اما
دانشمندان هميشه زندهاند، هر چند كه بدنهاى آنها از دنيا مىرود. اما سيمايشان در
دلها زنده و ماندنى است.
(77593-
77580) نكته چهارم: امام (ع) پس از اين كه كمال فضيلت علم را ثابت كرد به دانش
وافرى كه در سينه مبارك اوست اشاره مىفرمايد و اين كه مانع اظهار آن نيافتن كسى
است كه قابليت حمل آن را داشته باشد. ها، براى تنبيه، و جواب او محذوف است و
تقدير: لأظهرته (يعنى اگر فرد مستعدى بود من آن را ظاهر مىكردم) (77630- 77594)
نكته پنجم: امام (ع) در صدد آن برآمده كه ثابت كند كسانى داراى علم يافت مىشوند،
اما توجه داده است كه آنان صلاحيت حمل دانشى را كه نزد آن بزرگوار است ندارند، و
به چهار دسته از آن افراد اشاره فرموده است و جهت تقسيم به اين اقسام آن است كه
مردم غير اهل دانش يا طالب دانشاند و يا طالب نيستند، و طالبان دانش هم يا
توانايى استدلال در دين را دارند يا ندارند، امّا آنان كه طالب دانش نيستند به
چيزهاى ديگر سرگرمند و سرگرمى آنها يا به سبب فرو رفتن در لذات و اطاعت بىچون و
چرا از شهوات است و يا به سبب دلبستگى به جمعآورى ثروت و اندوختن مال مىباشد.
اما دسته
اول: شامل همان انسان ناپاكى است كه داراى صفت فرومايگى است و به همين اشاره
فرموده است، در عبارت: بلى اصيب لقنا، يعنى آرى مىيابم تيز فهم نامطمئن را ... و
به دلايل شايستگى نداشتن چنان كسى براى
[1]
سوره توبه (9) آيه (34) يعنى: آنان كه طلا و نقره را اندوخته مىكنند.