4- سراى پند است براى
كسى كه عبرت بگيرد، و صفت دنيا و سرانجام كار آن را بشناسد.
5- دنيا مسجد
است براى دوستداران خدا، از پيامبران و اولياى او.
6- جاى عبادت
و نماز براى فرشتگان خدا در زمين است، فرشتگانى كه آدم (ع) را سجده كردند.
7- دنيا محل
نزول وحى است.
8- تجارتخانه
اولياى خداست كه با عبادت خود در دنيا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت او را سود
بردند.
(77120-
77084) پس از اين همه ستايش از دنيا امام (ع) كسى را كه دنيا را نكوهش مىكرد با
استفهام انكارى مورد سؤال قرار مىدهد، و حالات ديگرى براى دنيا بازگو مىكند كه
با نكوهش آن منافات دارد، يعنى پس چه كسى آن را مذمت مىكند در حالى كه صفات ياد
شده و اين حالات را دارد و از آن احوال شش مورد را ذكر مىكند:
1- دنيا
جدايى خود از اهلش را اعلام كرده و از دورى خود آنها را آگاه ساخته است. واو در
وقد حاليه است.
2- جدايى خود
را به صداى بلند خبر داده است.
3- دنيا خود
را معرفى كرده است، البتّه تمام اين معرّفيها به زبان حال است، يعنى همان دگرگونى
و تغيير، كه نابودى آن را اعلام مىدارند.
4- دنيا با
گرفتاريهايش، گرفتارى در آخرت را براى آنان مجسّم مىسازد.
5- به وسيله
شادمانى دنيايى به شادى در بهشت، آدميان را جلب مىكند.
براستى كه
چنين است، زيرا آنچه در اين دنياست، صورت و مثالى است براى آنچه در عالم غيب است و
نسخهاى از آن كه قابل توجّه و مقايسه با آن است، و اگر چنين نبود، راه صعود و
بالا رفتن تا ساحت خدايى مسدود و آگاهى