دو مانند مشرق و
مغربند، كسى كه ما بين آنها راه مىرود هر چه به يكى نزديك شود از ديگرى دور
مىشود، و آن دو، پس از اين اختلافها به دو زن هوو مىمانند.»
[شرح]
(75891-
75854) كلمه: (العدوّ) دشمن را- از جهت فاصلهاى كه ما بين دنيا و آخرت وجود دارد-
براى آنها استعاره آورده است، و امّا اين كه دنيا و آخرت دو راه مخالفند، واضح و
روشن است. و لازمه وجود دشمنى و اختلاف بين دنيا و آخرت آن است كه دوستدار يكى از
آنها دشمن ديگرى باشد.
آن گاه امام
(ع) دنيا و آخرت را به مشرق و مغرب تشبيه كرده است، وجه شبه مباينت آنها و اختلاف
جهت آنهاست، و طالب دنيا را به كسى تشبيه كرده كه ما بين مشرق و مغرب در حركت است،
وجه شبه عبارت: كلما قرب ... است زيرا طالب دنيا به هر مقدار در طلب دنيا همّت
گمارد به همان نسبت از آخرت غافل مىماند و از آن دور مىافتد، و هر چه در كسب
دنيا بيشتر بينديشد، غفلت و دورىاش از آخرت افزون مىگردد و بالعكس، همانند رهروى
كه به يكى از دو جهت مشرق و مغرب حركت مىكند. و پس از آن، دنيا و آخرت را به دو
هوو تشبيه كرده است وجه شبه نيز اين است كه هر چه به يكى از هووها نزديك شود،
همچون مرد دو زنه از زن ديگر دور مىگردد.
(3096) 96-
از نوف بكالى نقل شده است كه گفت: شبى امير مؤمنان را ديدم كه از بستر خود بيرون
آمده و به جانب ستارگان نظر مىكند و مىفرمايد: