(74966-
74946) عبارت: هيهات يعنى آنچه را تو از من مىخواهى بسيار دور است. آن گاه امام
(ع) او را امر به فريفتن ديگرى كرده است، كنايه از اين كه دنيا چشم طمعش را از او
ببرد، نه آن كه مقصود امام (ع) اين باشد، ديگران را بفريبد، اين سخن مانند آن است
كه به فريبندهاش- وقتى كه از فريب او اطّلاع يافته است- بگويد:
ديگرى را
فريب بده، يعنى فريب تو در من اثر نمىكند. آن گاه مانند يك همسر ناراضى، در حالى
كه از او بيزار است، دنيا را مخاطب مىسازد، و به او اطّلاع مىدهد كه از او
بىنياز است. سپس طلاق سه باره او را عنوان مىكند تا جدايى او را مورد تأكيد قرار
دهد با اين عبارت: لا رجعة فيها (راه برگشتى نيست) و اين جمله كنايه از نهايت
نارضايتى است- و طلاق دنيا را به خاطر توجه امام (ع) به زيانبخش بودن آن كه همان
زيبايى و جلوه آن باشد، مورد تأكيد قرار داده است. و بعد به عيبهايى اشاره فرموده
است كه به خاطر آن معايب از او ناراضى بوده و طلاقش داده است. و آنها عبارتند از
كوتاهى زندگانى، يعنى مدّت زندگى در دنيا، و كمى ارزش، يعنى كمى ارزش و جايگاه آن
در نظر امام (ع) و بعد، ناچيزى آرزويى كه از دنيا مىرود. (74979- 74967) سپس از
چند چيز ناليده است:
1- از كمى
توشه در سفر الى اللّه، و قبلا روشن شد كه توشه همان تقوا و اعمال شايسته است، و
روش عارفان در ناچيز شمردن اعمال خود چنين است.
2- درازى راه
و طريق الى اللّه، و چيزى در نزد عقل درازتر از نامتناهى نيست.
3- دورى سفر،
به دليل دورى نتيجه و سرانجام كار و نامتناهى بودن آن.
4- سختى
منزلگاه، و نخستين منزلگاهها مرگ است، و بعد از آن عالم برزخ سپس قيامت كبرا. و
خدا يار و ياور است.
علاوه بر
چهار مورد فوق، عبارت: و خشونة المضجع، يعنى ناهموارى قبر،