كه روزى وى نيست محال
است كه نصيب او بشود، به همان دليلى كه بيان كرديم.
(72610-
72596) 3- به وى آگاهى داده است كه روزگار دو روز است: روزى كه به سود اوست و آن
روزى است كه منافعى چون لذّت و كمالات دارد، و روزى كه به زيان اوست و آن روزى است
كه براى او زيانهايى همچون درد و گرفتارى و پيامدهاى آن را همراه دارد. و همين است
معناى اين كه دنيا خانهاى است كه دست به دست مىگردد، همان طورى كه خداوند متعال
فرموده است: إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ[1].
(72625-
72611) 4- او را آگاه ساخته است بر اين كه آنچه از خوبى دنيا سهم او باشد با همه
ناتوانىاش هر چند چيز گرانى باشد به او مىدهند، به خاطر اين كه از علم خداوند
گذاشته است كه به او برسد و همچنين آنچه از شر دنيا به او مربوط باشد، هر چند
توانمند باشد، نمىتواند آن را از خود دفع كند. از ناتوانى و توانايى ياد كرده است
تا بفهماند كه تمامى امور و همه روزيها مربوط به مدبّر داناست، اوست كه تمام اينها
را افاضه مىكند و به وجود آورنده وسائل همه و ناظم وجود تمامى اينها اوست، قسمت
كننده كمالات و بخشنده كمال خير و يا شر به كسى به مقدار استعدادش، اوست گاهى
موجود زندهاى ناتوان است در صورتى كه روزى فراوان نصيبش مىگردد. و همين ناتوانىاش
يكى از اسباب زمينهساز براى زيادى روزيش مىشود، و به عكس گاهى نيرومند است امّا
همين نيرومندى يكى از وسايل محروميتش مىگردد. و خداوند ما فوق همه است و بر همگان
احاطه دارد و او روزى دهنده و بسيار تواناست.
[1]
سوره آل عمران (3) آيه (140) يعنى: و اين روزگار را به اختلاف احوال ميان مردم
مىگردانيم.