چنين حكم كرده است كه
او براى تصدّى كارى كه مورد نظر والى است، شايستگى ندارد. و در هر چهار جمله همسان
سجع متوازى را رعايت كرده است، كلمات: قدر، در برابر، امر، و خيانت در مقابل
امانت، آمده است، و اين كه امام (ع) فرموده است: «يا در امانت شركت دهند» از آن
جهت است كه خلفاء از طرف خداوند در روى زمين امينند، بنا بر اين آنان به هر كسى كه
از طرف خود سرپرستى جايى را واگذار مىكنند، در حقيقت او را شريك امانت خود
كردهاند.
(72570-
72536)
عبارت: ا و
يؤمن على خيانته
يعنى در حالى
كه تو خيانتكارى، زيرا كلمه على مفيد حالت و كيفيّت است. و پس از سرزنش، به منظور
بركنار ساختن او را به نزد خود طلبيده است.
آنچه را كه
سيد رضى- كه خدايش بيامرزد- در باره معرفى امير مؤمنان (ع) از منذر نقل كرده است
كنايه از خودخواهى منذر است.
(72573-
72571)
التفل في
الشراك،
زدودن گرد و
غبار از روى كفش است و اين عبارت مناسب با نامه است چون مشتمل بر نكوهش و مذمت
است. توفيق در دست خداست.