«اين نامه از
بنده خدا امير المؤمنين على به مأموران ماليات است: امّا بعد، هر كس از عكس العمل
و حساب كارش نترسد، براى خود، چيزى پيش نفرستاده است كه باعث نگهدارى او از عذاب
گردد.
بدانيد آنچه
كه شما مأمور به انجام آن هستيد، اندك و ناچيز است، امّا پاداش آن زياد، اگر در
مواردى كه خداوند نهى كرده- از قبيل ظلم و تجاوز- كيفر سهمگين نبود، هر آينه پاداش
خوددارى از آن به قدرى بزرگ است كه براى نرفتن در پى آن، نمىشود از آن همه پاداش
چشم پوشيد. بنا بر اين با مردم بانصاف رفتار كنيد و در برابر خواستههايشان با
حوصله برخورد كنيد، زيرا شما خزانهداران مردميد و هم وكيل آنها و نمايندگان رهبر،
هيچكس را در مقابل درخواستش خشمگين نسازيد و از هدفش باز نداريد، هنگام گرفتن
ماليات، لباسهاى زمستانى و تابستانى، چارپايانى كه وسيله كار آنهاست، و غلام و
خدمتگزار آنها را به فروش نرسانيد، و هرگز كسى را به خاطر پول تازيانه نزنيد، به
مال هيچ كس از به پا دارندگان نماز و كسانى كه با حكومت اسلامى هم پيمانند، دست
نزنيد، مگر اسب و اسلحهاى را كه به وسيله آنها بر مسلمانان ستم كنند كه سزاوار
نيست مسلمان آنها را در دست دشمنان اسلام ببيند و به حال خود باقى گذارد تا بر او
غالب شوند، از نصيحت به خويشتن و خيرخواهى براى سپاهيان و كمك به مردم و قوّت دين
خدا، خوددارى نكنيد و در راه خدا آنچه لازم است انجام دهيد و كوتاهى نكنيد، زيرا
خداوند پاك از ما و شما در برابر احسان و نيكى خواسته است تا او را سپاس فراوان
گوييم و تا سر حد توان او را يارى كنيم، و هيچ نيرو و توانى جز به يارى خداوند
بزرگ وجود ندارد».
[شرح]
(65918- 65895)
(65953-
65919) اين نامه را امام (ع) با يك مقدمه كلى شروع فرموده، عبارت از آن كه هر كس
از پيامدهاى ترسناك سرانجام كارش نترسد، براى خودش چيزى پيش نمىفرستد تا زمينهاى
جهت نگهدارى او از عذاب و آن پيامدهاى ناگوار باشد، زيرا انسان تنها براى كار
دلخواه و يا كار ترسناكش در صورتى كه مايل به آن كار