responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 2

[ترجمه‌]

«از پدرى در آستانه مرگ، به ناهموارى زمان معترف، پشت كرده به عمر، تسليم روزگار، بدبين به دنيا، ساكن خانه‌هاى مردگان و آن كه فردا از آن خانه‌ها كوچ مى‌كند، به فرزندش كه آرزومند چيزى است كه نمى‌رسد، رونده راه نابود شدگان، هدف بيماريها و گروگان روزگار و محل آماج مصيبتها و غمها و بنده دنيا و سوداگر غرور و بدهكار نابوديها، گرفتار مرگ و هم قسم رنجها و همدم غمها و نشان (تير) آفتها و زمين خورده خواهشهاى نفسانى و جانشينان مردگان».

[شرح‌]

(60024- 60009) در اين بخش كه به منزله عنوان وصيّت است، آن بزرگوار براى خود، هفت ويژگى و براى فرزندش چهارده تا در زمينه دل نبستن بر دنيا بيان فرموده و ويژگيهاى فرزندش را دو چندان آورده است، زيرا هدف، وصيّت و نصيحت اوست:

(60027- 60025)

اوّل: من الفان،

اين لفظ به صورت مجاز از باب تسميه شي‌ء به اسم نتيجه آن، به كار رفته است اسم منقوص الفانى را به جهت رعايت قرينه كلمه دوّم للزّمان با حذف ياى الفان وقف كرده است. و اين عمل جايز است.

(60029- 60028)

دوّم: المقرّ للزّمان:

يعنى بر اثر زور و جبر، اقرار به ناتوانى خود در دست دگرگونيهاى آن دارد، گويى روزگار را دشمنى پر قدرت فرض كرده است كه هماوردان به قدرت او اعتراف مى‌كنند.

(60031- 60030)

سوّم: «المدبر العمر»

از آن جهت كه عمر آن بزرگوار قريب به شصت سال بود.

(60033- 60032)

چهارم: المستسلم للدّهر

كه اين عبارت شيواتر از المقرّ للزّمان است.

پنجم: «الذّام للدّنيا»

چه پيوسته آن حضرت از دنيا بيزار بوده و با بيان زشتيهايش از آن دورى مى‌جسته است.

(60036- 60034)

ششم: السّاكن مساكن الموتى‌

معنى اين عبارت ترغيب به دورى از اعتماد و دلبستگى به دنيا و ماندن در آنست به وسيله يادآورى اين مطلب كه دنيا

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست