تقوا اشاره كرده است.
اين ضمير [1] مانند ضمير در عبارت «و انما هى الكوفه» است كه
قبلا گذشت، و در حقيقت عبارت چنين است: تنها همّت و حاجت من تمرين و تربيت نفسم به
تقواست.
بدان كه
تربيت نفس برمىگردد به بازداشتن آن از خواستهها و وادار ساختن آن به اطاعت از
مولايش، و آن از تربيت چارپايان گرفته شده است، يعنى همان طور كه چارپايان را از
اقدام بر حركات ناشايست نسبت به صاحبش و كارهايى كه خلاف نظر اوست باز مىدارند،
همچنين قوّه حيوانى كه مبدأ حركات و كارهاى حيوانى در وجود انسان است، اگر به
اطاعت از قوّه عاقله عادت نكند به منزله چارپاى خواهد بود كه باعث ناخشنودى صاحبش
مىگردد، در آن صورت گاهى قوّه حيوانى از شهوت و گاهى از غضب پيروى مىكند و بيشتر
وقتها در حركات و رفتار خود از مرز عدالت به يكى از دو طرف افراط و تفريط بر اثر
انگيزههاى مختلف قواى متخيّله و متوهّمه منحرف مىگردد، و قوّه عاقله را در جهت
برآوردن خواستههاى خود به خدمت مىگيرد، در نتيجه او همواره فرمانده (امّاره) و
قوّه عاقله فرمانبر او مىشود. امّا اگر قوّه عاقله او را رام كند و از تخيّلات و
توهّمات، و احساسات و كارهاى شهوتزا و خشمانگيز باز دارد، و مطابق خواست عقل عملى
تمرين دهد و بر اطاعت امر خود تربيت كند به طورى كه به امر و نهى او عمل كند، قوّه
عقليّه مطمئنّه خواهد بود، كارهايى با انگيزهها و پايههاى گوناگون انجام نخواهد
داد، و ديگر قوا سر به فرمان او و تسليم وى خواهند شد.
اكنون كه
مطلب روشن شد در نتيجه مىگوييم: چون هدف نهايى از رياضت و تمرين نفس رسيدن به
كمال حقيقى است و آن هم در گرو آمادگى
[1]
ظاهرا منظور ابن ميثم از الضمير، كلمه هى در عبارت انّما هى نفسى، است. م.