پراكنده است: لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ
الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ[1] پس اى پسر حنيف از خدا بترس و بايد چند قرص نان
تو را بس باشد تا باعث نجات تو از آتش دوزخ گردد».
[شرح]
(64593-
64569) اين نامه مشتمل بر چند هدف است:
اول: امام
(ع) به آن چيزى اشاره كرده است كه مىخواسته به خاطر آن عثمان بن حنيف را مورد
پرخاش قرار دهد، يعنى پذيرش فورى مهمانيى كه در آن براى او غذاهاى رنگارنگ گوارا
آماده كرده بودند و كاسههاى بزرگ را مىبردند و مىآوردند، و به او اعلام كرده
است كه از اين مطلب با خبر شده است و موضوع برايش به ثبوت رسيده است تا او را
سزاوار توبيخ كند. و توضيح اين مطالب در عبارت آن حضرت: اما بعد ... الجفان آمده
است.
(64606-
64594) دوم: امام (ع) به عنوان سرزنش عثمان بن حنيف را در اين كار تخطئه مىكند،
با اين عبارت: و ما ظننت انّك كذا ... يعنى: گمان من نسبت به پارسايى تو اين بود
كه تو خود را پاكتر از آن مىدانى كه دعوت به مهمانى گروهى را پذيرا شوى كه به
مستمندانشان اعتنا نمىكنند و دعوت و بخشش آنان منحصر به ثروتمندان و فرمانروايان
است، و دليل خطاى عثمان در قبول دعوت ايشان آن است كه منحصر ساختن كرامت و ضيافت
به ثروتمندان بدون مستمندان، دليل روشنى است بر اين كه هدف ايشان [اشراف بصره] از
اين عمل، جلب دنيا و ريا و سمعه است [2] نه رضا و خوشنودى خدا، و هر كس چنين
باشد، پذيرفتن پيشنهاد
[1]
سوره مجادله (58) آيه (22) يعنى: اينان به حقيقت حزب خدا هستند. الا اى اهل ايمان
بدانيد كه حزب خدا رستگاران عالمند.
[2] فرق
سمعه و ريا آن است كه رياكار گاهى در منظر مردم كار نيكى را انجام مىدهد تا مردم
ببينند، اين ريا است امّا گاهى مىخواهد به گوش مردم برسد و مردم بشنوند كه او
چنان كار نيكى را انجام داده است، اين سمعه است- م.