(63876-
63869) مىگويم (ابن ميثم): مشهور اين است كه اين نامه، خطاب به ابن عباس است،
موقعى كه والى بصره بود. عبارات نامه خود، مشعر بر اين مطلب است، مثل عبارت: تو هم
نسبت به پسر عمويت سپر را وارونه گرفتى، و مانند جمله:
پس پسر عمويت
را يارى و همراهى نكردى، و همچنين مطلبى كه نقل كردهاند، ابن عبّاس در پاسخ اين
نامه به امام (ع) نوشت: «امّا بعد، نامه شما رسيد، نامهاى كه دريافتى مرا از بيت
المال بصره، بزرگ قلم داد كرده بود، به جان خودم كه حقّ من در بيت المال بيشتر از
مقدار دريافتىام بوده است والسّلام». پس امام (ع) در پاسخ آن نامه نوشت:
«امّا بعد،
براستى شگفتآور است كه تو خود را مىستايى بر اين كه در بيت المال بيشتر از يك
فرد معمولى از مسلمين، حق دارى، و خود رستگارى هر چند كه آرزوى باطل داشته و مدّعى
چيزى باشى كه تو را از گناهان نجات ندهد و حرامها را بر تو حلال نكند. با اين حال
پندارى كه تو هدايت يافته و خوشبختى؟، به من اطّلاع دادند كه تو مكّه را وطن
انتخاب كردهاى، و به آنجا سخت دل بستهاى چيزهاى تازهاى در مكّه، مدينه و طايف
مىخرى و آنها را بوسيله نمايندهات انتخاب مىكنى و از پول ديگران بهاى آنها را
مىپردازى، پس برگرد و تجديد نظر كن خدا تو را هدايت كند و به جانب خداوند
پروردگارت برگرد و اموال مسلمانان را به خودشان برگردان، ديرى نخواهد پاييد كه تو
از دوستانت جدا خواهى شد و آنچه را كه جمع آوردهاى رها خواهى كرد، و در قطعهاى
از زمين بدون متكى و فرش دفن خواهى شد، از دوستان جدا و مقيم خاك مىگردى، از آنچه
به وجود آوردهاى بىنياز، و به آنچه قبل از خود فرستادهاى نيازمند خواهى شد.
والسّلام».
گروهى اين
مطلب را منكر شده و گفتهاند: كه عبد اللّه بن عباس هيچگاه از على (ع) فاصله نگرفته
است و روا نيست كه در باره او، چيزى را بگوييم كه قطب