مقصود امام (ع) اين
است كه به مالك قوانين كلّى سياسات و تدبير مدن و فنون جنگ را آموخته و او را به
حدّى آماده كرده است كه مىتواند اجتهاد كند و جزئيات امور را از روى آموختهها
استخراج نمايد.
(63736-
63724)
پنجم: به
مردم مصر اطّلاع داده است كه ايشان را،
با همه نيازى
كه خود آن حضرت در مشورت و تدبير امور به مالك داشته است، بر خويش مقدّم داشته
است، و اين مطلب را از باب منّتى بر آنها بيان داشته تا از وى قدردانى و سپاسگزارى
كنند، و به دليل ايثار خود نسبت به آنها در فرستادن مالك نزد آنها به اين بيان
اشاره فرموده است كه او خيرخواه ايشان، داراى قوّت قلب و در مقابل دشمنان پايدار و
نستوه است، و در عبارت در كوبيدن دشمن استوار است، به همين مطلب اشاره فرموده است
امّا مصلحت امام (ع) در اين ايثار، همان پايدارى و بقاى حكومت به مصلحت مردم بوده
است، توفيق از جانب خداست.