اين است: هر كسى را كه خداوند راه سلوكش را
معين كرده باشد بر او، واجب است كه پاى در آن مسير بگذارد.
(59985- 59981)
و حيث تناهت بك امورك،
بس است اين همه جنايت كه تو را به اين مرحله رساند! امام (ع) در اين
مرحله معاويه را امر به توقف مىكند و شرح مىدهد كه اكنون تو به آخرين منزلگاه
خسران كه يكى از منازل كفر و شرك است رسيدهاى ديگر بس است توقف كن.
(59993- 59986)
فقد اجريت الى غاية خسر،
كلمه اجراء، در اصل به معناى دوانيدن اسب براى مسابقه است يعنى با
سرعت تا اين حدّ از زيانكارى تاختى، واژه (خسر) كنايه از فقدان رضايت و نبودن
كمالاتى است كه آدمى را به خدا نزديك مىكند، و اين كه امام اين مرحله را منزلگاه
كفر دانست به اين دليل است كه اساسا سرانجام كارهاى زشت كه انسان از رو آوردن به
آنها منع شده، از مواضع و منزلگاههاى كفر و شرك مىباشد و هر كس با قصد و اختيار
از آن راه برود به آن منزلگاهها ملحق شده است.
(59998- 59994)
و انّ نفسك قد اولجتك شرّا،
نفست تو را در شرور و بديهاى دنيا و آخرت افكنده است، منظور نفس اماره
است كه به سبب جلوه دادن نافرمانى از دستورات خداوند و خوب نشان دادن مخالفت با
امام بر حق، انسان را وادار به اين كارهاى ناپسند مىكند، جمله بالا به روايت ديگر
بدون نقطه قد اوحلتك خوانده شده، يعنى نفست تو را به گل فرو برده كه استعاره از
گناهان و آلودگى به جهل و نادانى است كه مانند تودهاى از گل او را در خود فرو
برده است.
(60004- 59999)
و اقحمتك غيّا،
و در ورطه گمراهى و هلاكتت انداخته است، و در جايگاههاى هلاكت كه
امور شبههناك و گناهان است واردت كرده است.
(60008- 60005)
و اوعرت عليك المسالك،
راههاى هدايت و روشهاى خير و خوبى را بر تو ناهموار و سخت و صعب
العبور كرد، زيرا نفس امّاره هنگامى كه با نشان