responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 722

منظور از دفع شدگان نيز فقراى سؤال كننده باشند، به دليل اين كه در هنگام سؤال از مردم، مورد طرد و دفع واقع مى‌شوند، چنان كه يكى از شارحان نهج البلاغه بيان كرده است. در هر حال اين كه حضرت به ذكر همين چند طايفه قناعت كرده و بقيه را ذكر نفرموده است به اين دليل مى‌باشد كه اينها از بقيه گروهها بيچاره‌تر و ضعيفتر هستند.

(58683- 58654)

و من استهان .... و اخرى،

اين جمله در حكم كبراى قياس مضمرى است كه به منظور تهديد و بيم دادن از خيانت، در صورتى كه حقوق مستحقان را ندهد، بر لزوم ذلت و خوارى دنيا و آخرت استدلال شده است، و تقدير اصل قياس اين است: اگر حقوق آنها را ندهى، امانت را سبك شمرده‌اى و به خيانت گراييده‌اى و هر كس چنين باشد در دنيا خود را خوار و زيانكار كرده و در آخرت ذليلتر و خوارتر خواهد بود.

روايت ديگر در متن سخن امام به جاى احلّ، اخلّ بنفسه آمده يعنى آنچه سزاوار وى بوده ترك كرده است، و روايت ديگر: احلّ نفسه ذكر كرده، يعنى نفس خود را آزاد گذاشته است و بنا بر دو روايت اخير أذلّ مبتداى مؤخر و فى الدنيا خبر مقدم مى‌باشد.

خيانت يكى از صفات ناپسند و طرف تفريط فضيلت امانت است چنان كه غشّ يكى از خصال ناروا و نقطه مقابل درستى و خيرخواهى مى‌باشد، البته خيانت اعم از غش است و بالاخره اين دو، رذيله اخلاقى از شاخه‌هاى صفت زشت فحور و گناهكاريند.

(58696- 58684)

و انّ اعظم الخيانه ...،

در اين عبارت كه آخرين مطلب است خيانت به امت و امام را بزرگترين خيانت و دردناكترين نادرستى مى‌داند، زيرا ضرر آن دامنگير تمام جامعه مسلمين و سبب خيانت خاص نسبت به پيشواى مسلمانان مى‌شود كه او با فضيلت‌ترين مردم و سزاوارترين آنان به نصيحت و خيرخواهى‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 722
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست