امام (ع) در اول نامه بصره را فرودگاه شيطان ناميد و اين مطلب اشاره
به فرود آمدن شيطان از بهشت در آن جا، و كنايه از آن است كه به اين دليل آن جا
مبدأ انديشههاى باطل و افكار فاسدهاى است كه از ابليس در آن جا به وجود آمده و
لازمه اين گونه افكار برانگيختن فتنه و آشوب مىباشد.
واژه مغرس را كه به معناى رويشگاه درخت است، براى بصره استعاره آورده
است به اعتبار اين كه آن جا، محل روييدن فتنههاى بسيارى است. و برخى شارحان
گفتهاند: در عبارت مهبط ابليس، نوعى لطف و زيبايى وجود دارد، زيرا قوه واهمه كه
ابليس نفس عاقله است، هر گاه در فعاليت خود، از تحت تدبير عقل و موافقت او خارج
شود از مرحله عالم كمال فرود آمده و دستورهاى عاليه آن را كه در حقيقت، درهاى بهشت
مىباشد ترك كرده و در نتيجه ترجيح دادن انديشههاى فاسد، به خسرانهاى پست و
مشاركت شهوت و غضب مبتلا خواهد شد و چون اهل بصره بيعت امام را شكستند و با وى
مخالفت كردند به اين سبب خردهاى خود را از پذيرش انديشههاى مصلحتآميز، بكلى بر
كنار كردند، و ابليس و لشكريانش به سرزمين آنها فرود آمدند و آراى فاسد و باطل را
به صورتهاى حق به آنها نماياندند. اين بود كه اهل بصره به ابليس و يارانش پيوستند
و در نتيجه اين چنين مبتلا به سرنوشت سوء و شقاوت و بدبختى شدند.
به اين دليل بصره محل نزول ابليس و جايگاه رشد آشوب و فتنههايى شد
كه از وسوسههاى شيطان و آراى فاسده او به وجود آمد.
پس از بيان موقعيت سرزمين بصره، براى ابن عباس، وى را دستور مىدهد
كه به اهل بصره و ساكنين آن شهر، وعده احسان و نيكى بدهد و گره بيم و ترس را از
دلهاى آنان باز كند.
نكته بلاغى در اين عبارت آن است كه واژه عقده، را كه به معناى گره