در اين امر فكر كرده و ديده است كه جايز
نيست اين گروه با عظمت از مهاجرين و انصار و تابعان، كشته شوند در مقابل كشتن يك
فردى كه بدعتهاى زيادى به وجود آورد كه همه مسلمانان او را در اين كارها سرزنش و
نكوهش مىكردند، و بارها او را از اين اعمال زشت بازداشتند، و گوش نداد، پس اين
امور باعث كشتن او شد، و حضرت نمىتوانست اين گروه را به كسى تسليم كند كه از
عثمان خونخواهى مىكند زيرا اين امر ضعف دين و از بين رفتن آن را در پى داشت، در
آخر، سوگند ياد مىكند و معاويه را تهديد مىكند كه اگر دست از اين گمراهيش
برندارد و از راههاى باطل به سوى جادّه مستقيم حقيقت نيايد همان مردمى كه او در
طلب آنهاست به جستجوى او و مجازات كردنش برخواهند خاست.
كلمه يطلبونك،
در سخن امام (ع) محلا منصوب است و مفعول دوم فعل تعرف به معناى تعلم
مىباشد، و دنباله سخنان آن حضرت، تهديد را كامل مىكند، كلمه زور به معناى ديدار
كردن، مصدر است و ازين رو ضمير آن را در كلمه لقيانه مفرد آورده است، و نيز احتمال
مىرود كه جمع زائر باشد يعنى ديدار كنندگان و مفرد آوردن ضمير به دليل مفرد بودن
ظاهر لفظ مىباشد.