(55863- 55855) برخى گفتهاند امير لشكرى كه اين نامه را، حضرت خطاب
به او نوشته است، عثمان بن حنيف نماينده او در بصره بوده است، هنگامى كه اصحاب جمل
به سرزمين بصره رسيدند و تصميم به جنگ گرفتند، عثمان نامهاى به حضرت نوشت، و وى
را از وضع آنان آگاه كرد، امام (ع) در پاسخ او نامهاى مرقوم فرمود، كه اين بيانات
از آن نامه مىباشد.
(55905- 55864)
و ان توافت الامور بالقوم،
يعنى اگر پيش آمدها و اسباب اختلاف و گناه، اهل جنگ جمل را به اين دو
امر وادار كند.
فان عادوا ... نحبّ،
امام (ع) مىخواهد افراد جامعه را تحت اطاعت فرمان خود در آورد تا در
آينده همه آنان را به راه حق بكشاند، كه مقصود شارع نيز همين است و با عبارت فوق
اين معنا را خاطر نشان كرده است و اسم اشاره فذلك به مصدرى بر مىگردد كه فعل
عادوا دليل آن است، و با عبارت فذلك الذى نحب محبوبش را منحصر در بازگشت آنها
فرموده است يعنى دوست نمىداريم جز آن را و به اين دليل امير لشكر خود را امر كرده
است كه در صورت اختلاف و مخالفتشان، با مخالفان بجنگد و از مطيعان بر عليه مخالفان
يارى بجويد، نه از كراهت دارندگان و بهانه جويان و اين امر را دليل آورده است بر
آن كه اهل كراهت، اگر در جنگ حضور نداشته باشند بهتر از آن است كه حاضر باشند و
نشستن آنان سودمندتر از قيامشان مىباشد، زيرا هنگامى كه مردم شخص بهانهجو و سست
عنصر را در ميان خود مشاهده كنند، آنان نيز سست شده و به او اقتدا مىكنند، پس
نفعى كه ندارد هيچ، بلكه زيان هم دارد و چنين شخصى براى آن كه ناخشنودى خود را از
جنگ توجيه كند مفاسدى براى آن بيان مىدارد كه، جنگ باعث هلاكت مسلمانان مىشود، و
از اين قبيل مسائل، چنان كه به اين دليل بسيارى از صحابه و تابعين در جنگهاى جمل و
صفين و نهروان از حق منحرف شدند و دست از جنگ كشيدند، پس علاوه بر آن كه