responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 561

جمل به بصره لشكركشى مى‌كرد او به مردم مى‌گفت: اين كار آشوبى نارواست كه از قبل به ما گفته شده و مامور به كناره‌گيرى از آن مى‌باشيم، اى مردم، زه كمانهاى خود را ببريد و شمشيرهايتان را در غلاف كنيد و به جنگ نرويد، اكنون يا، اين است كه اين مرد در آن گفته صادق بوده، يا كاذب، اگر راست گفته، پس چرا در اين جا، يعنى جنگ صفين شركت كرده و باعث سياهى لشكرى شده كه مامور به كناره‌گيرى از آن بوده، با آن كه كسى وى را به اين امر مجبور نكرده است؟ و اگر آن حرف را از دروغ گفته، پس اهل تهمت و بهتان است و فاسق مى‌باشد، بنا بر اين به هر علت، او آدمى نيست كه مورد اطمينان باشد و در اين امر بزرگ حكميت، مورد اعتماد واقع شود. نظير اين احتجاج خبرى است كه سويد بن غفله نقل كرده و گفته است كه در زمان خلافت عثمان روزى من و ابو موسى در ساحل فرات بوديم، ابو موسى گفت: از رسول خدا شنيدم كه بنى اسرائيل با هم اختلاف كردند و اين اختلاف در ميانشان سالها وجود داشت تا منجر به حكميت شده و دو نفر را بر اين كار برگزيدند كه هر دو گمراه بودند و مردمى را هم كه از آنها پيروى كردند گمراه كردند، و در ميان امت من نيز اختلاف پيدا خواهد شد و ادامه خواهد داشت تا آن كه بالاخره دو نفر ضالّ و مضلّ براى حكميت انتخاب مى‌كنند و آنها پيروان خود را به گمراهى خواهند كشاند، من گفتم: اى ابو موسى بترس كه مبادا تو هم يكى از آنها باشى، ابو موسى پيراهنش را از تن در آورد و دور انداخت و گفت: به خدا بيزارى مى‌جويم از آن امر، چنان كه از اين پيراهنم دورى جستم، اكنون عليه ابو موسى استدلال مى‌شود كه در آنچه از پيامبر نقل كرده، چه راست گفته و چه دروغ، دليل بر خطا كاريش در قضيه حكميت مى‌باشد.

(55111- 55102)

فادفعوا فى صدر عمرو بن العاص بعبد اللَّه بن عباس،

اين جمله كنايه از آن است كه براى امر حكميت، در مقابل عمرو عاص، به جاى ابو موسى مى‌بايست عبد اللَّه بن عباس را قرار دهند، كه مى‌تواند درست از عقيده و خواسته خود دفاع‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 561
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست