«اى پسر عباس! عثمان هيچ اراده نمىكند مگر
اين كه مىخواهد مرا شتر آبكشى قرار دهد، با دلوى بزرگ كه پيوسته بيايم و بروم،
پيش من فرستاد كه از شهر خارج شوم و سپس درخواست كرد كه بياييم، و هم اكنون نيز
مىخواهد كه بيرون روم، به خدا سوگند آن قدر از او دفاع كردم كه بيم آن دارم
گنهكار به حساب آيم.»
[شرح]
(55261- 55206) علت اين كه عثمان اين درخواست را از امام (ع) كرد،
اين بود كه مردم، پيرامون خانه او را محاصره كرده بودند، او را صدا مىكردند و بر
سرش فرياد مىكشيدند، و به دليل بدعتهايى كه مرتكب شده بود وى را سرزنش مىكردند،
ثروت بيت المال را به غير مستحقان مىداد و در غير موردش صرف و خرج مىكرد، و
بسيارى از اعمال ناشايست ديگر.
نكته بلاغى: شتر آبكش استعاره و كلمه دلو ترشيح آن مىباشد كه دو فعل
اقبل و ادبر، اشاره به وجه شبه آن است.
(55277- 55262)
بعث الىّ ... اخرج،
امام (ع) در اين جمله چگونگى وضع عثمان را در حال محاصره بيان مىكند
و اين كه مردم او را در تنگنا قرار داده بودند و او مجبور بود دست نياز به سوى
مردم دراز كند، اما اين كه از ميان مردم و بقيه ياران، اين نامه را تنها به على
(ع) نوشت به يكى از دو دليل زير بود.
الف- او، باور داشت كه حضرت بزرگترين و شريفترين فرد جامعه است و
مردم بيشتر از همه، او را پيروى و اطاعت مىكنند و دلهاى مردم با وى، مىباشد.
ب- او عقيده داشت كه حضرت با مردم سازش كرده و در شورش بر او با آنها
شركت داشته است از اين رو انتخاب وى امام را از ميان تمام مردم بدون ترديد براى او
مفيد بود، زيرا اگر با ميانجيگرى امام، مردم از محاصره او، دست برمىداشتند غرض
حاصل بود، و اگر اين امر حاصل نمىشد، باز هم بعضى از مقاصد عثمان تحقق مىيافت از
جمله اين كه متهم شدن آن حضرت به