مايه پستى است، پس عدمش باعث شرافت و فضيلت
وى مىباشد.
(46259- 46257) 7- در اين قوم صفت تقلّب نيست و اين نبودن، خود
فضيلتى است، زيرا وجودش مستلزم حالتهاى ناپسندى از قبيل شهوترانى، خيانت، حرص،
پستى و جز اينها مىباشد.
(46262- 46260) 8- آنها مفسد نيستند، به دليل اين كه هر نوع تباهى و
فسادى، حد اقل سبب، يكى از رذايل و صفات ناپسند مىشود بنا بر اين، نبودن آن مايه
سعادت و كمال آدمى است، از باب مثال زنا كردن باعث وجود صفت فجور مىشود و آدم كشى
سبب وجود ظلم مىباشد و همين طور بقيه انواع گناهان و فسادها.
(46265- 46263) 9- دلهايشان در باغهاى بهشت جاى دارد، پيش از اين
دانستى كه بالاترين غرفهها و درجات بهشت، معارف الهى و جا گرفتن در مكانهاى صدق،
نزد مليك مقتدر است و اين از مقامات عارفان و اولياى صديق خداوند است.
(46269- 46266) 10- بدنهايشان پيوسته در كار عمل مىباشد، حرف واو
در، و اجسادهم، احتمال مىرود كه حاليه باشد يعنى دلهاى آنان در باغهاى بهشت است
در حالى كه بدنهايشان مستغرق در حركات و سكنات و پيوسته مشغول عبادات و كارهاى
پسنديده مىباشند «أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[1]».
[1] سوره بقره (2) آيه (177)، يعنى: ايشان كسانى هستند كه با
صداقت عمل كردند و بطور قطع رستگارند.