كامل شده است و احتمال سوم آن است كه منظور
از ميوه دلها، چيزهاى خوب و پسنديدهاى است كه از هر جا به مكّه آورده مىشود چنان
كه خداوند در قرآن مىفرمايد «وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ
الْهُدى[1]» و دليل اضافه شدن ثمار
به افئده آن است كه اين امور محبوب و مطلوب دلهاست، و در جاى ديگر مىفرمايد «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ
عِنْدَ[2]» و چون واژه هوى كه به معناى
ميل داشتن است استعاره مىباشد، كلمه مهاوى خواستگاهها را برايش ترشيح آورده زيرا
هر خواستنى خواستگاهى لازم دارد، و لغت عميقه صفت براى فجاج است كه در قرآن
مىفرمايد: «يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ[3]» صفت گودى براى راه وصول به مكّه به علت طولانى بودن
راه مكه است و اين كه از دورترين شهرها به آن سرازير مىشوند و جزيرههاى منقطعه
به اين دليل است كه دريا آنها را احاطه كرده و از بقيه قسمتهاى زمين جدايش ساخته
است كلمه حتّى براى غايت و به معناى لام است و تعبير لرزش شانهها، كنايه از حركات
در حال طواف مىباشد زيرا لازمه حركت سريع مىباشد. واژه ذللا جمع ذلول به معناى
رام منصوب و حال براى ضمير مستتر در فعل تهرّ مىباشد، و بعضى گفتهاند ممكن است
حال از مناكب باشد و جمله يهلّلون نيز در محل نصب است بنا بر حاليت و شعثا و غبرا
هم حال از ضمير در يرملون مىباشد و عبارت انداختن پيراهنها پشت سرشان كنايه از
نپوشيدن آنهاست و اين كه زيباييهاى خود را با آزاد گذاشتن موهايشان زشت كردهاند،
به دليل آن است كه تراشيدن و كندن و پاك
[1] سوره قصص (28) قسمتى از آيه (56)، يعنى: انواع نعمت و ثمرات
به سوى مكه آورده مىشود.
[2] سوره ابراهيم (14) قسمتى از آيه (36) يعنى: خدايا دلهاى مردم
را به سوى آنها مايل گردان، و به انواع ثمرات آنان را روزى ده.
[3] سوره حج (22) قسمتى از آيه (26) يعنى: از ميان تمام درههاى
عميق و راههاى وسيع به سويش مىآيند.