درهم شكستن بقيه اعضاء لگدمال مىسازند اما
دو كلمه قصدا و سوقا باز هم مصدرند (فعلشان حذف شد) زيرا از مفعول به دور
مىباشند.
اكنون كه شيطان و لشكريانش اين گونه كارها را در باره انسانها انجام
مىدهند، اگر مراد از لشكريان شيطان كسانى باشند كه در ميان مردم به وسوسه و فساد
در روى زمين مىكوشند معنايش اين خواهد بود كه آنان با وسوسههايشان در ميان ياران
امام (ع) تفرقه انداخته و آنها را وادار به مخالفت با امامشان مىكنند و اين امر
سبب ضعف آنها و چيرگى دشمن شده كه آن اعمال را نسبت به اينها انجام دهند و نتيجه
آن خوارى و ذلت در دنيا نصيب آنها شده و سرانجام، با مهارهاى قهر و خشم الهى كه در
بينيهاى آنها نهاده شده به سوى آتشى كه بر ايشان آماده شده كشيده مىشوند.
واژه خزائم، حلقههاى موئينى كه شتر را با آن مهار مىكنند، استعاره
از گناهان و روحيات ناپسندى است كه ناگزير آنان را به سوى دوزخ مىبرد همچنان كه
مهار شتر باعث كشاندن آن به هر طرف كه انسان بخواهد مىباشد و لفظ سوق ترشيح اين
استعاره است، امّا اگر مراد از لشكريان ابليس، مخالفان امام و آنهايى باشند كه با
آن حضرت و يارانش مىجنگيدند، انجام دادن آنان اين كارها را در باره ياران وى امرى
است روشن و ظاهر و در معناى اين كه آنان را به سوى آتش سوق مىدهد نيز دو احتمال
وجود دارد:
الف- دشمنان امام و يارانش از قبيل معاويه و پيروانش كه با غلبه و
زور مسلمانانى را كه از اطاعت امامشان سرپيچى مىكردند تحت حكومت خود و راههاى
باطل و خلاف حق مىكشاندند و بديهى است كه ورود در مسيرهاى باطل ناگزير آدمى را به
آتش مىبرد و در اين هنگام كلمه خزائم يا استعاره از آمادگى نفوس آنان براى رفتن
به راه باطل و بيهوده است و يا از دستورهاى انحرافى كه به مسلمانان مىدهند و آنان
را بر انجام گناه وادار مىسازند، مىباشد.