مىدانم كه شما بر آن آگاهى نداريد، ولى با
فرض اين كه خداوند آدم را از ماده نورى مناسب با اصل خلقت ملائكه مىآفريد بر سرّ
آفرينش وى آگاهى داشتند و بر خداوند اشكال نمىگرفتند و تسليم آنان در مقابل فرمان
حق تعالى براى سجده در برابر آدم آسانتر بود. پس از بيان اين مطلب امام مىفرمايد:
اما خداوند سبحان بندگان خود را به امورى مورد آزمايش قرار مىدهد كه راز آن را
نمىدانند، و با اين سخن مىفهماند كه حق تعالى نخواست آدم را از نور بيافريند و
ارادهاش آن بود كه فرشتگان خود را به سجده بر آدم بيازمايد، با آن كه هيچ توجّه
به اصل و غرض از اين تكليف نداشتند. مقصود از اين قياس استثنايى توجه به اين است
كه خداوند آفرينش آدم را از نور اراده نكرده است، و اين معنا از اين نتيجه به دست
مىآيد كه اگر خدا خلقت آدم را از نور اراده مىكرد، همه در مقابلش خضوع مىكردند
و آزمايش بر فرشتگان آسان مىشد، امّا اين امر، تحقّق نيافت، پس اراده خدا بر
آفرينش آدم از نور تعلق نگرفت.
نصب اين چند واژه: تمييزا، نفيا و ابعادا بنا بر مفعول له است يعنى
خدا فرشتگان را آزمايش كرد تا مطيع را از عاصى مشخص سازد و خصيصه زشت كبر و
خودخواهى را از آنان دور كند. توفيق از خداوند است.