responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 389

و عيوب ديگرى براى آن پرداخته و به عنوان تشبيه و استعاره آنها را اظهار فرموده است:

(43106- 43102)

1- انها المتصديّه العنون،

بعضى شارحان گفته‌اند اين جمله استعاره است از ويژگى زن بدكاره‌اى كه پيوسته خود را بر مردان عرضه مى‌كند تا آنان را به سوى خود بكشاند و احتمال ديگر آن است كه استعاره از صفت اسب يا ناقه‌اى باشد كه در هنگام راه رفتن پا را بر زمين مى‌كوبد و نامنظم و غير عادى راه مى‌رود.

و كلمه عنون به معناى حيوانى كه پيوسته در راه رفتن از همه جلوتر مى‌رود نيز مى‌باشد، و خلاصه در اين جمله حضرت دنيا را از سه جهت به سه چيز تشبيه كرده است:

الف- نخست آن را به زن فاجره‌اى تشبيه كرده كه پيوسته در پى جلب انسان و فريب وى مى‌باشد.

ب- از طرف ديگر آن را به اسب يا ناقه‌اى مانند ساخته است كه در هنگام راه رفتن چموشى مى‌كند، چون دنيا نيز براى آدمى بر يك منوال باقى نمى‌ماند بلكه پيوسته در حال دگرگونى و نوسان مى‌باشد.

ج- و نيز به دليل سرعت سر رسيد و زودگذر بودنش آن را به چهار پاى تندرويى تشبيه كرده است كه پيوسته از همه زودتر راه را به پايان مى‌رساند.

(43109- 43107)

2- الجامحه الحرون،

در اين عبارت حضرت دنيا را به طريق استعاره به چهار پاى چموشى تشبيه كرده است كه كنترل را از دست صاحبش گرفته است اگر بخواهد آن را از حركت باز دارد سركشى مى‌كند و اگر سعى در راه رفتنش كند در جاى خود توقف مى‌كند و گام از گام بر نمى‌دارد، و بالاخره به هيچ رو در اطاعت راكبش قرار نمى‌گيرد، دنيا نيز چنين است هيچ گاه مطابق ميل اهلش جارى نمى‌شود بلكه در هنگام شدت نياز و كمال احتياج به آن، پشت به او كرده و در حسرت رهايش مى‌سازد.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 4  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست