اين كلمه متعلق به فعل صار مىباشد، و منظور از آن، موقف قيامت است،
اين بديهى است كه آنچه در دنيا، جديد و فربه، به حساب مىآيد، در روز قيامت كهنه و
لاغر و بالاخره بىاعتبار مىباشد، تنگى توقفگاه قيامت، يا به آن دليل است كه
ازدحام جمعيت در آن روز بسيار است و يا به خاطر آن است كه توقف در آن جا به سبب
طولانى بودن آن خسته كننده است، علاوه بر آن كه ستمكاران هر آن خود را در خطر ورود
بسيارى از ناگواريها مىبينند، و مراد از امور مشتبه بزرگ حالات وحشتزاى قيامت است
كه انسان براى پيدا كردن راه فرار از آن سرگردان است و نمىداند چگونه خود را نجات
دهد و بديهى است كه حرارت آتش آن جهان بسيار دردناك است، قرآن كريم در باره صداهاى
وحشتناك و شعلههاى سوزان و فريادهاى خشمناك آن بيش از آنچه حضرت در اين خطبه بيان
فرموده، توصيف كرده است، «إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها
شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ[1]» و در جاى ديگر مىفرمايد: «سَمِعُوا لَها
تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً[2]»
واژه تغيّظ كه به معناى خشم و براى آتش استعاره آورده شده، به اين دليل است كه با
آن حركتهاى قوى و شديدش، خشمگين و عصبانى به نظر مىآيد، و يا به اين منظور است كه
حركتهاى شديد آن باعث آزار و ايجاد غيظ و خشم مىشود.
(42649- 42590)
عم قرارها،
اسناد عمى و نابينايى به آرامش و قرارگاه آتش دوزخ به يكى از دو دليل
است.
الف- چون آتش دوزخ تاريك است و كسى از آن، راهى به جايى نمىبرد.
[1] سوره ملك (67) آيه (6) يعنى: هر گاه دوزخيان در آن افكنده شوند
صداى هولناكى از آن بشنوند و آن چنان جوشش و فوران دارد كه نزديك است از خشم تكه
تكه شود.
[2] سوره فرقان (25) قسمتى از آيه (11) يعنى: ... خروش و فرياد
خشمناك دوزخ را از دور مىشنوند.