اين جمله، اشاره به بنى اميّه و قوانين خلاف حق و عدل آنان و نيز
بيچارگيهايى مىباشد كه در دولت ظالمانه آنها نصيب جامعه انسانى شد، و تعبير حضرت
به جمله بالا: پيش از آن كه فتنه پاى خود را از زمين بردارد. كنايه از آن است كه
براى جامعه سرپرستى باقى نخواهد ماند كه در هنگام غلبه ظلم و ستم بنى اميّه امور
را مرتب سازد و دين الهى را محافظت كند.
(42365- 42363)
تطأ فى خطامها،
اين جمله را كه به عنوان استعاره آورده، صفت ناقهاى است كه مهارش
رها شده و كسى آن را در دست ندارد و بدين جهت هنگام راه رفتن، بدون توجه، پا روى
ريسمان مهار خود مىگذارد به سر در مىآيد و هر كس را كه سر راهش واقع شود لگدمال
مىسازد، فتنه و فسادى كه حضرت براى آينده به مردم خبر مىدهد نيز موقعى كه در
ميان جامعه رخ مىدهد همچنان نظم و ترتيب را بر هم مىزند، در حالى كه قائد و
رهبرى وجود ندارد تا امور مردم را منظّم سازد.
(42369- 42366)
و يذهب باحلام قومها،
به قول برخى از شارحان معناى اين عبارت آن است كه اين فتنه و آشوب،
اهل زمان خود را آن چنان بهت زده و سرگردان مىكند كه هيچ گونه آرامش و ثباتى براى
آنان باقى نمىماند، و روى عقلها و خردهاى آنها را پوششى ضخيم فرا مىگيرد و هيچ
راهى براى نجات از اين سرگردانى و سلامت از اين ناخوشى پيدا نمىكنند. احتمال ديگر
در معناى اين عبارت آن است كه اين فتنه و فساد آن چنان مردم زمان خود را سبك مغز و
بىخرد مىسازد كه با ميل و رغبت به سوى آن مىشتابند و هيچ فكر نمىكنند كه اين،
فتنه است زيرا به آن خو گرفتهاند و غفلت و بىخبرى از حق و عدل، آنان را فرا
گرفته است. توفيق با خداوند متعال است.