مناسبت، شيطان او نسبت به شيطان ديگرى كه
انسان را به گناه كبيره مىكشاند كوچك است، و او خود نيز به جهت اين كه چنين وسوسه
و فريبى را پيروى كرده دشمن كوچك خود محسوب مىشود.
بعضى گويند: علت تصغير آن، حقير شمردن عمل اوست زيرا كه از روى جهل و
ناآگاهى در پى اين كار رفته است.
علت اين كه امام عاصم بن زياد را از اين رويّه بازداشته، اين است كه
ترك دنيايش واقعى و به راهنمايى عقل نبوده است، بلكه هواى نفس با مشاركت عقل وى را
بر اين عمل واداشته است، و لازمه چنين ترك دنيائى معطل ماندن بسيارى از حقوق واجب
شرعى است.
(49807- 49798)
لقد استهام بك الخبيت
امام (ع) در اين جمله به نخستين مطلب فوق اشاره فرموده است كه: اين
روش با هدايت كامل عقل نبوده، بلكه با شركت شيطان صورت گرفته است، و با جمله: اما
رحمت اهلك و ولدك حقوقى را كه به دنبال چنين رفتارى ضايع مىشود كه حقوق خانواده و
فرزندان باشد، بيان فرموده است.
(49824- 49808)
أ ترى اللَّه ... ذلك،
حضرت با بيان اين جمله عاصم را بر چنين زهد نمايى توبيخ و سرزنش
فرموده، چنان كه خداوند متعال مىفرمايد: «قُلْ مَنْ
حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ
الرِّزْقِ[1]» خلاصه اين كه ترك دنيا به عنوان كلّى
مطلوب شارع نيست زيرا اسلام هستى جهان را در پرتو نظمى مىداند كه با تشريك مساعى
افراد انسان در آباد كردن دنيا و انجام دادن كارهاى نيك برقرار مىباشد، در صورتى
كه ترك دنيا و مهمل گذاشتن آن اين نظم را كه باعث بقاى عالم هستى است از بين برده
و با آن
[1] سوره اعراف (7) آيه (31) يعنى: بگو، چه كسى زينت الهى را كه
براى بندگان خود آفريده حرام كرده، و از صرف روزى حلال و پاكيزه منع فرموده است.