شدن عمر جهان هستى خداى عالم را به ستوه
نياورده است تا وى را براى نابود كردن آن شتابان سازد، بلكه با لطف خويش كليه
موجودات را نظام بخشيد و با فرمان خود آنها را نگهدارى فرمود و به توسط قدرت
كاملهاش همه را مستحكم ساخت و بار ديگر پس از فناى موجودات آنها را به عالم وجود
بر مىگرداند، بدون اين كه نيازى به آنها داشته باشد و يا كمكى از آنها بگيرد، و
نه به منظور انتقال از حالت تنهايى و وحشت به سوى حالت آرامش و انس و نه از حالت
جهل و نادانى به سوى علم و آگاهى و نه مىخواهد به آن وسيله از نيازمندى و فقر به
سوى بىنيازى و ثروت برگردد و يا از خوارى و پستى به عزت و قدرت انتقال يابد.»
[شرح]
موضوع بحث در اين خطبه توحيد مطلق پروردگار و تنزيه ذات اقدس وى از
ويژگيهاى ناروا مىباشد و به اين منظور او را از صفات ناروا دور دانسته است:
(40959- 40956)
1- ما وحده من كيّفه،
در اين عبارت دو قسم از اقسام دلالتهاى منطقى نهفته است، مطابقه و
التزام الف: بطور مطابقه بر اين امر دلالت دارد كه هر كس خداى را به كيفيت ستايد
يكتايى وى را بيان نكرده است ب: لازمه اين معنا آن است كه خداى را به اين طريق
ستودن جايز نيست.
تعريف كيفيت: در آغاز براى اين كه روشن شود چرا توصيف خداوند بدين
گونه روا نيست كيفيت يا كيف را تعريف مىكنيم و آن ويژگى ثابت و صفتى است كه بر
اشياء و موجودات عارض مىشود و هيچ گونه قسمت و نسبتى نمىپذيرد [1] و با اين تعريف و قيودى كه براى آن ذكر
شد از بقيّه اعراض جدا مىشود، و اين عرض داراى چهار قسم اصلى است كه هر كدام نيز
داراى چند بخش مىباشند:
[1] اگر تقسيمپذير باشد كمّ است و اگر نسبت به ديگرى باشد وضع است
كه دو قسم ديگر از اعراض مىباشند، و تعريف جوهر و بقيّه اعراض در صفحات بعد خواهد
آمد. (مترجم)