خداوند شما را غريق رحمت كند، هم اكنون در زمانى قرار گرفتهايد كه
گوينده حق در آن اندك و زبان از راستگويى ناتوان و حق جو، خوار است، مردمش به
عصيان مشغول و با بىتفاوتى و سازشكارى همراهند، جوانهايش بدخو و پيرهايش گنهكار،
دانشمندانش دورو و منافق و سخنرانهايش چاپلوس، كوچكشان به بزرگشان احترام
نمىگذارد و سرمايهدارشان بينوايان را دستگيرى نمىكند.»
[شرح]
(54572- 54533) چنان كه نقل مىكنند امام (ع) اين سخن را در حادثهاى
ايراد فرمود كه موقعيت چنان ايجاب مىكرد يك روز حضرت به خواهر زاده خود جعده بن
هبيره مخزومى دستور داد كه براى مردم سخنرانى كند و او رفت بالاى منبر ولى نتوانست
حرف بزند، در اين حال حضرت خود برخاست در عرشه منبر قرار گرفت و سخنرانى طولانى
ايراد فرمود كه اين قسمت از آن را سيد رضى در اين جا به رشته تحرير در آورده است.
مرجع ضمير متصل در يسعده و يمهله، لسان، و مرجع ضمير مستتر در امتنع
و اتّسع انسان است و معناى جمله اين است كه چون زبان عضوى از انسان است و از نظر
به كارگيرى در اختيار اوست، پس هر گاه آدمى به دليل گرفتارى و حادثهاى آمادگى
براى سخن گفتن نداشته باشد زبان نيز قادر به تكلّم نخواهد بود، و بر عكس اگر براى
سخن گفتن داعى داشته و به نور معارف و علوم گسترش يافته باشد، زبان مهلت آرامش و
سكوت ندارد بلكه خود به خود سخن بر زبان جارى مىشود.
در مرجع ضمير امتنع و اتسع احتمال ديگرى هم هست كه اوّلى به قول و
دوّمى به نطق برگردد يعنى هر گاه قول از تبعيت انسان سرپيچى كند پس زبان را