گرفتاريها و ناملايمات، براى بر طرف كردن
آنها به او توكل مىكنند، زيرا چنان كه گذشت، وى براى رفع كردن مشكلات متوكلان از
هر كس حاضرتر است و اين سخن امام كه اولياى خدا هر گاه مورد هجوم مصيبتها قرار
بگيرند به او پناه مىبرند بيانگر آن است كه آنان به منظور رفع گرفتاريهاى خود،
دلها را فقط به او متوجه مىكنند نه غير او، و اين معناى توكل خالص است.
(53968- 53960)
علما ... قضائك،
واژه علما مفعول له است يعنى چون دوستان خدا مىدانند كه تمام كارها
بسته به عللى است كه در تصرف قدرت كامله تو و به دستور تو و به قضا و قدر توست،
لذا به تو پناه مىبرند و به سوى تو التجا مىكنند. احتمال مىرود كه علما مصدرى
باشد كه جانشين حال شده است يعنى در حالى كه مىدانند ... به هر حال لازمه اين
جمله آن است كه اولياى خدا در عبادات و بقيه احوال خود ديده را از غير خداوند قطع
كردهاند، و كلمه ازمّه، استعاره است از مسببها و علتهاى امور، و جهت مشابهت آن
است كه اسباب و علل مانند زمام، كارها را در اختيار خود مىگيرند و به سبب آنها
وجود پيدا مىكنند، و كلمه يد نيز به عنوان مجاز در معناى قدرت به كار رفته است.
(53985- 53969)
اللهم ان ...،
از اين قسمت پس از توصيف خداوند متعال درخواست خود را بطور كلى آغاز
كرده و از خدا خواسته است كه هر گاه از درخواست حاجت خود ناتوان و در انتخاب
خواسته خويش متحير و سرگردان باشد وى را در اعمالش به سوى صلاح رهبرى فرمايد و قلب
او را به طرف انديشههاى درست و عقايد صحيح ارشاد كند.
(53995- 53986)
فليس ذلك ... كفاياتك،
طبق معمول موقعى كه انسان نزد صاحب كرم مىرود كه از وى طلب حاجت
كند، سخنى مىگويد كه عاطفهاش را برانگيزد و او را به ترحّم و كرم وادارد، و اين
عبارتها ناظر به همين مطلب است كه معناى آن چنين است، پروردگارا، راهنمايى تو،
آفريدگانت را به سوى مصلحتهايشان