براى برخى مردگان پيدا مىشود نادرست است،
جواب گوييم كه: هراس و نالهاى كه از مردگان در قبر نفى شده در مورد امورى است كه
معمولا مشاهده و شنيدن آن براى ما، در دنيا باعث هراس و بىتابى مىشود و حال آن
كه عذاب قبر و هول و هراسهاى پس از آن، از امور آخرت است، و از نبودن حزن و اندوه
خاص، نفى كلّى آن لازم نمىآيد.
مطلب ديگرى كه حضرت به آن توجه دادهاند آن است كه غيبت و حضور
ساكنان قبور مانند اهل دنيا نيست، زيرا كه غايب در دنيا معمولا اميد بازگشتش
مىرود و كسى هم كه در دنيا شاهد است حضور هم دارد، امّا خفتگان در گور، با آن كه
اجسادشان نزد ما حاضرند. ارواح و نفوس آنان از نظر ما پنهانند، و چون نمىتوانند
بر گردند ناگزير به آنها مىگويند: غايبانى كه انتظار حضورشان نمىرود و شاهدانى
كه حضور ندارند.
(52189- 52163)
و ما عن طول عهدهم ... سكونا،
يعنى اين كه ما از چگونگى حالات مردگان آگاهى نداريم و خانهها و
منازل آنان در نظر ما خاموش و بىصداست، به اين دليل نيست كه مدتهاى طولانى از
جدايى ميان ما و ايشان گذشته است و نه جاى اقامت آنان بسيار از ما دور است، بلكه
اين جام شراب مرگ است كه چون آن را نوشيدهاند، زبان گويايشان را لال و نيروى
شنوايى آنها را كر و جنبشهاى فعّالانه آنان را به سكون و بىحركتى مبدّل كرده است
و گرنه شخصى كه تازه از دنيا رفته و پيش ما افتاده است و هنوز او را به گورستان
حمل نكردهايم، ما را مشاهده مىكند، در صورتى كه ما از وضع او بىخبريم و منزل و
جايگاه پيشين او به نداى ما پاسخى نمىدهد. امام (ع) در متن خطبه كورى را به اخبار
و كرى را به منازل و خانهها نسبت دادهاند و اين از باب مجاز است چنان كه
مىگويند: نهاره صائم و ليله قائم براى مبالغه در روزه گرفتن روز و تهجد شب.