فجرة، و كفرة به صورت غدرة، فجرة، كفرة كه
به معناى بسيار حيلهگر و بسيار فاجر و كافر مىباشد نيز روايت شده، و آنچه پيشتر
گفته شد در اثبات مطلوب روشنتر است.
برخى از شارحان گفتهاند: سبب اثبات كفر براى معاويه اين است كه در
اين جا مراد غدر كنندهاى است كه به كار بردن غدر را جايز و حلال بشمارد، چنان كه
مشهور است كه عمرو بن عاص و معاويه آنچه را كه حرمت آن از ضروريّات دين محمّد (ص)
بود مباح شمرده حرمت آن را انكار كردند، و معناى كفر همين است، شايد هم مراد از
كفر، ناسپاسى و كفران نعمتهاى پروردگار و ناديده گرفتن آنها از طريق ارتكاب گناه
باشد، چنان كه مفهوم لغوى كفر است.
اين كه در خطبه، واژه كفر مفرد آمده براى اين است كه با تعدّد غدر
كفر نيز متعدّد و تكرار مىشود، و توجّه به اين نكته بيشتر باعث بيزارى و دورى
جستن از غدر است، زيرا منظور امام (ع) از اين سخنان بر حذر داشتن شنوندگان از اين
عمل زشت و كفر آميز مىباشد.
(48880- 48868) فرموده است: براى هر غدر كنندهاى در روز رستاخيز
پرچمى است كه بدان شناخته مىشود، كلمات آن حضرت در اين باره عين الفاظ حديث نبوى
است، و در آن هشدارى است بر لزوم دورى جستن از اين صفت زشت و ناپسند.
فرموده است: به خدا سوگند من با مكر و نيرنگ غافلگير نمىشوم، اين
سخن تأكيدى است بر آنچه پيش از اين فرموده كه آراء و تدابير مختلف را مىداند، و
چگونگى زيركى زيركان را مىشناسد، بديهى است كسى كه به اينها آگاهى دارد با حيله و
نيرنگ غافلگير نمىشود.
(48884- 48881)
فرموده است: و لا استغمز.
اين واژه با زاى نقطهدار و به اين معناست كه نمىتوان مرا ضعيف و
زبون ساخت، و من در برابر سختيهايى كه وارد مىشود ناتوان نمىشوم، واژه مذكور با
راء نيز روايت شده و در اين صورت معنا اين است كه من به گرفتاريهاى ناشى از