(دهاء): به كار بردن رأى و انديشه در كارى كه انجام دادن آن شايسته
نيست با اظهار اين كه قصد كار ديگرى دارد، و چنين كسى داهى (زيرك) گفته مىشود و
داهيه براى مبالغه است، و نيز به معناى پليد و نيرنگ باز و حيلهگر است. و اين از
شاخههاى صفت زشت جربزه (مكر و خدعه) مىباشد و جربزه طرف افراط فضيلت حكمت عملى و
مستلزم صفات زشت بسيارى مانند دروغ و مكر و خيانت است.
(غدر): صفت زشتى است كه در مقابل ملكه پسنديده وفاى به عهد كه از
شاخههاى عفّت است قرار دارد.
(فجور): مقابل صفت فاضله عفّت است.
[ترجمه]
«سوگند به خدا معاويه از من زيركتر نيست، امّا او غدر و خيانت
مىكند، و خود را به گناه مىآلايد، و اگر نيرنگ و خيانت زشت نبود من از زيركترين
مردم بودم، ليكن هر غدرى گناهى است، و هر گناهى نافرمانى خداوند است، در روز
رستاخيز براى هر غدر كننده و پيمان شكنى پرچمى است كه بدان شناخته مىشود، به خدا
سوگند من با مكر و نيرنگ غافلگير نمىشوم، و در برابر سختى ناتوان نمىگردم.»