(48121- 48118) 18- شرايع آن را كهنگى نيست،
منظور از شرايع، قوانين و اصول آن است، و اين سخن نيز نظير معناى جمله لا انقلاع
لشجرته (درخت آن ريشه كن نمىشود) مىباشد.
(48125- 48122) 19- شاخههايش بريدنى نيست، يعنى پيوسته از درخت
اسلام شاخههاى نو روييده مىشود، و اين رويش پايان يافتنى نيست، چنان كه هر ذهن
صحيحى در باره اصول آن كه كتاب و سنت است انديشه و بررسى كند مىتواند به چيزهايى
دست يابد كه ديگران پيش از او به آن نرسيدهاند.
(48129- 48126) 20- راههاى اسلام را تنگى و دشوارى نيست، اين سخن
اشاره دارد به اين كه قوانين و تكاليف اسلام براى مكلّفان دشوار نيست، و يا مراد
اين است كه اسلام با سختى ملازمه ندارد و براى كسانى كه به آن متعهّد مىشوند مايه
رنج و زحمت نيست، چنان كه پيامبر اكرم (ص) فرموده است: من به دين حنيف ساده و
آسانى برگزيده شدم [1].
(48133- 48130) 21- راه صاف آن را ناهموارى نيست، اين گفتار كنايه از
اين است كه اسلام آيينى است در نهايت اعتدال و در حدّ متوسّط ميان صعوبت و سهولت
زياد چنان كه بيشتر كيشها و آيينهاى پيشين كه بر اساس تشبيه و تجسيم بنا شده است
چنين بود، يعنى گام برداشتن در آن راهها و تصور آن عقايد آسان بود ليكن طريقه آنان
از مقصد اصلى و مطلوب حقيقى دور، و رسيدن به توحيد خالص از راه آنها ناممكن بود،
بنا بر اين راه ظاهرا صاف آنها ناهموار و بر خلاف اسلام داراى سختيها و دشواريها
بوده است.
(48137- 48134) 22- صفا و پاكيزگى آن را تيرگى نيست. واژه وضح
(سپيدى) را براى پاكيزگى اسلام از تيرگيهاى باطل و آنچه صفحه دل كافران و منافقان
را سياه و تيره ساخته، استعاره فرموده است.