سبب عدم تقوا شايستگى شمول رحمت او را
نداشتهاند نيز با افاضه كمالات نفسانى و نعمات باطنى مورد رحمت و عطوفت خود قرار
دهد، واژه تحدّب (مهربانى) براى اراده ترحّم و يا آثار آن، و نيز كلمه نفور
(رميدن) براى عدم وجود آثار مذكور پيش از آراستگى آنان به تقوا استعاره شده است.
(48011- 48006) 17- فرمانبردارى پروردگار سبب مىشود نعمتهاى خداوند
كه پيش از اين از آنها محروم بوده به سوى او روان گردد، واژه تفجّر (جريان يافتن)
براى پخش انواع نعمتهاى دنيوى و اخروى استعاره شده، و خداوند متعال در اين باره
فرموده است: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ
يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ»[1]، همچنين واژه نضوب (فرو رفتن آب در زمين) براى عدم وجود اين نعمتها
پيش از شايستگى و پرهيزگارى او استعاره گرديده، و وجه مناسبت در هر دو استعاره
شبيه بودن نعمت به آب است.
(48017- 48012) 18- فرمانبردارى و پرهيزگارى موجب باريدن بركت پس از
كميابى آن است، واژه و بل (بارش شديد) براى بسيارى ريزش بركت پس از به دست آوردن
شايستگى و پرهيزگارى استعاره شده، و واژه رذاذ (نم نم باريدن) براى كمى بركت پيش
از اختيار طاعت و تقوا استعاره گرديده است، مناسبت استعاره مذكور در اين جا نيز به
سبب مشابهت بركت به باران است. اين كه پرهيزگارى سبب مزيد افاضات ربّانى به كسانى
است كه داراى يكى از كمالات نفسانى باشند روشن است، چنان كه اگر كسى خويشتن را به
علم و دانش آراسته كرده ولى زهد و عبادت را پيشه نساخته اگر راه پرهيزگارى و
فرمانبردارى خدا را در پيش گيرد به زهد و عبادت نيز دست مىيابد.
(48038- 48018) امير مؤمنان (ع) پس از بيان فضيلتهاى طاعت و تقوا و
ترغيب مردم در رو آوردن به آنها همچنان به ادامه اين مطلب پرداخته، و از نظر
نعمتهاى ديگرى كه
[1] سوره طلاق (65) آيه (2) يعنى: و هر كسى تقواى الهى را پيشه
سازد خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند و او را از جايى كه گمان نمىبرد روزى
مىدهد.